خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نخواهد داد مگر خودشان

ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم؛ بی تردید خدا سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد تا آنها وضع خود را تغییر دهند» (رعد/ 11)، یعنی خدا آن اوضاع و احوالی را که در یک قومی وجود دارد هرگز عوض نمی کند مگر آنکه خود آن قوم آنچه را که مربوط به خودشان است یعنی مربوط به روح و فکر و اندیشه و اخلاق و اعمال خودشان است عوض کنند. یعنی اگر خداوند اقوامی را به عزت می رساند و یا اقوامی را از عزت به خاک ذلت فرو می نشاند، اگر اقوامی را که پایین بودند بالا برد و اقوامی را که بالا بودند پایین آورد (به موجب آن است که آن اقوام آنچه را که مربوط به خودشان است تغییر دادند). البته همه به دست خداست.
«قل اللهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء، بیدک الخیر انک علی کل شیء قدیر؛ بگو: بارالها ای دارنده فرمانروایی! به هر که خواهی حکومت می دهی و از هر که خواهی بازمی ستانی، و هر که را خواهی عزت می بخشی و هر که را خواهی خوار می گردانی، (سررشته) همه خیرات به دست توست و تو به هر کاری توانایی.» (آل عمران/ 26). همچنین در دعای افتتاح می خوانیم: «الحمدلله الذی یؤمن الخائفین، و ینجی الصالحین، و یرفع المستضعفین، و یضع المستکبرین، و یهلک ملوکا و یستخلف آخرین، و الحمدلله قاصم الجبارین، مبیر الظالمین، مدرک الهاربین؛ سپاس خدائی راست که خائفان را امان، و صالحان را نجات می بخشد، و مستضعفان را بلند مرتبه، و مستکبران را خوار می گرداند، و پادشاهانی را هلاک ساخته و دیگران را به جای آنان می نشاند، و سپاس خدا را که شکننده جباران، و نابود کننده ظالمان، و دریابنده فراریان (از درگاه خود) است».
همه چیز به مشیت خداست، عزت به هر کس بدهد خدا می دهد، ذلت به هر کس بدهد خدا می دهد، ملک را به هر کس بدهد خدا می دهد، از هر که بگیرد خدا می گیرد. اما خیال نکنید کار خدا بر اساس گزاف و گتره است، مثل آدمی که بنشیند قرعه کشی بکند که از این بگیریم بدهیم به آن، از آن بگیریم بدهیم به این، و هیچ حکمت و قانونی در کار نباشد. همه چیز به دست خداست اما با حساب به دست خداست. کار خدا از روی حساب است. در آن آیه می گوید: عزت و ذلت فقط به دست اوست، و در این آیه می گوید: اما بدانید که ما عزت و ذلت را روی چه حساب و قانونی می دهیم. ما نگاه می کنیم به اوضاع و احوال روحی و معنوی و اخلاقی و اجتماعی مردم و به هر چه که در حوزه اختیار و اعمال خود مردم است. تا وقتی که خوبند، به آنها عزت می دهیم، وقتی که خودشان را تغییر دادند، ما هم آنچه را که به آنها دادیم تغییر می دهیم. عزت و ذلت به دست ماست، اما روی این حساب می دهیم. اگر بی حساب باشد که خدا حکیم نیست. حساب در کار است، یعنی تابع یک جریانهای منظم و قطعی است: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» خدا عوض نمی کند اوضاع و احوال مردمی را تا آنکه آن مردم یغیروا (این یغیروا استقلال مردم را می رساند) خودشان به دست خودشان اوضاع خودشان را تغییر بدهند.
این آیه اعم است، هم شامل این است که قومی از نعمت و عزت به نقمت و ذلت برسند، یا برعکس از نقمت و ذلت به نعمت و عزت برسند. یعنی هم شامل آن جایی می شود که مردمی خوب و صالح باشند و نعمتهای الهی شامل حالشان شده باشد، بعد فاسد بشوند، خدا نعمتها را بگیرد، و هم شامل قومی می شود که فاسد باشند ولی بعد بازگشت کنند، توبه و استغفار کنند، به راه راست بیایند، خدا به آنها عزت بدهد.

منـابـع

مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 3- صفحه 124-


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
تاریخچه پول در کشور ایران

تاریخچه پول در ایران

انسان‌های اولیه که دسته جمعی می‌زیستند، نیازی به تعویض کالا نداشتند. بعد از به وجود آمدن طوایف و قبایل مبادله‌ی کالا به کالا رواج یافت. مبادله‌ی کالا به دلایلی با مشکلاتی همراه بود. برای رفع مشکلات ابتدا از فلز برای مبادله استفاده کردند و پس از مدتی به فلزات گران‌بها و سبک وزن، از جمله طلا، نقره و مس رو آورند.
در بیشتر کشورهای شرقی و آسیایی، فلزی که در مبادله‌ی کالا از آن استفاده می‌شد، حلقه‌ای شکل بود. و در سه هزار سال پیش از میلاد از آن استفاده می‌کردند که می‌توان آن را قدیم‌ترین وسیله‌ی مبادله، پیش از اختراع سکه، دانست. در کاوش‌های شوش حلقه‌هایی از ویرانه‌های معابد، از دوهزار سال قبل از میلاد، به دست آمده است. استفاده از فلزات سبک وزن و کم حجم و گران‌بها، که معاملات را سهل و ممکن می‌ساخت، مورد قبول عامه قرار گرفت. بدین ترتیب مرحله‌ی پیدایش پول آغاز شد.

واژه‌ی پول
پول از کلمه‌ی یونانی Obolos گرفته شده و آن سکه‌ای بود برابر یک ششم درهم یا دراخم. کریستین سن معتقد است کلمه "پول" در زمان اشکانیان به ایران راه یافته است.
"سکه" نام دستگاه آهنینی بود که برای مهر زدن بر پول‌هایی که در میان مردم رایج و با آن معامله می‌کردند، به کار می‌رفت. بعدها آن را اثر مهری می‌نامیدند که روی سکه‌های حک می‌شد.
بنابراین سکه عبارت است از یک قطعه فلز به وزن معین که روی آن علامت رسمی دولت، یا حکومتی که عیار و وزن آن و ارزش آن را تعهد می‌کند، قید شده است.

سکه در ایران در دوره ی هخامنشی
بی‌شک پیش از دولت هخامنشی و تصرف لیدی در سال ۵۶۴ قبل از میلاد ایرانیان به اختراع پول اقدام کرده و در کشور خود رواج داده بودند. پس از سقوط لیدی به دست کوروش، "یونا" یکی از ساتراپ‌نشین‌های هخامنشی شد که در "ساردس" کارگاه ضرب سکه بود و در زمان کوروش کبیر خشایارشاه و کمبوجیه در آن ضرب سکه می‌کردند.
داریوش بزرگ سومین شاهنشاه هخامنشی (۵۲۱-۴۸۵ قبل از میلاد) بر آن شد پولی ضرب کند که در همه جا پذیرفته شود و در سراسر کشور اعتبار داشته باشد و بر خلاف مسکوکات قبلی فقط ارزش محلی نداشته باشد. زیرا سکه‌هایی که در آن زمان در ایران رواج داشت، هیچ‌یک از آن شاهنشاهان هخامنشی نبودنخستین سکه‌ای که از آن زمان باقی مانده سکه داریوش است که شهرت جهانی دارد. این سکه را یونانی‌ها "دریکوس" یعنی "داریوش" می‌نامند که آن را نباید با کلمه‌ی زرینه و درینه یکی تصور کرد. سکه‌ی داریوشی از زرناب بود. در زمان هخامنشیان هیچ‌یک از حکام و پادشاهان محلی حق نداشتند بدون اجازه‌ی داریوش به نام خود سکه زنند، فقط اجازه داشتند با اجازه‌ی داریوش سکه‌ی نقره بزنند، چرا که ضرب سکه‌ی طلا در انحصار مرکز بود. نخستین سکه‌ی داریوش احتمالا در سال ۵۱۶ قبل از میلاد ضرب شده است.
پس از فتح یونان به دست سپاهیان ایران و اختلاط ایران و یونان، واژه‌ی درم در ایران متداول شد که اصل آن دارشم (دراخم) یونانی است و ایرانیان آن را درم گفتند که نام پول بود و اعراب بعدها این واژه را از ایرانیان اقتباس کردند. از مسکوکات دوره‌ی هخامنشی، به جز دریک شکل یا سیکل، درم؛ کرشه را می‌توان نام برد. واحدهای کوچک‌تر مسکوک زر، نیم‌ستاتر و یک‌سوم‌ستاتر نامیده می‌شدند.

سکه در دوره‌ی اشکانی
با غلبه اسکندر بر ایران سکه‌های طلا کمیاب و از جریان خارج شد. در آن زمان دیگر در ایران طلا ضرب نمی‌شد. سلوکی‌ها در معاملات داخلی خود سکه‌های نقره به کار می‌بردند و اشکانیان نیز به تقلید از سلوکیان از پول نقره استفاده می‌کردند. اشکانیان از نقره و مس و مفرغ نیز سکه می‌زدند. جنس برخی از این سکه‌ها از برنج بود که روی آن لعابی از مس داده بودند.
سکه‌های این دوره دو نوع بود: نوع اول مسکوکات نقره‌ی چهاردرخمی با تعدادی مسکوک مسی؛ و نوع دوم یک‌درخمی نقره و مسکوکاتی از مس. نوع اول سکه‌ها در شهرهای یونانی‌نشین و نوع دوم در مراکزی که تحت حکمرانی مستقیم پارت‌ها بود، ضرب می‌شد.

مسکوکات دوره‌ی صفوی
سکه‌های عصر صفوی از طلا، نقره و مس بود. سکه‌های زمان شاه عباس "عباسی" نامیده می‌شد. این سکه‌ها نخست از جنس نقره بود. هر پنجاه‌عباسی را یک "تومان" می‌گفتند، که ده‌هزار دینار قیمت داشت. در این دوره مسکوک طلا وجود نداشت. فقط سکه‌های طلا را که "شاهنشاه" نام داشت، هنگام جلوس شاه بر تخت سلطنت و در جشن نوروز ضرب می‌کردند. این سکه‌ها در میان مردم رواج نداشت و آن را اشرافی نیز می‌گفتند. علت این نام‌گذازی بهای زیاد آن‌ها بود.
سکه‌های رایج این دوره "غزبیگی" یا "غازبیگی" برابر پنج‌دینار یا یک‌دهم شاهی؛ "بیستی" معادل بیست‌دینار یا دوپنجم شاهی؛ "پول سیاه" یا "قراپول" معادل بیست‌وپنج دینار یا نیم‌شاهی؛ "شاهی" معادل پنجاه دینار؛ و "عباسی" معادل دویست دینار یا چهارشای بود. تا انتخاب ریال به منزله‌ی واحد پول در ایران، در سال ۱۳۰۸ شمسی و حتی سال‌ها بعد از آن، از این واحدهای پولی استفاده می‌شد.
پس از صفویه نیز از این مسکوکات استفاده میکردند. در دوره‌ی نادشاه واحد پولی به نام "نادری" وجود داشت، که ارزش آن ده‌شاهی بود.

مسکوکات دوره‌ی قاجاریه
واحد اصلی پول قاجار تومان، قران و شاهی بود. تومان واژه‌ی ترکی ایغوری است به معنی ده‌هزار که در تقسیمات لشکری هر ده‌هزار سرباز تومان و فرمانده‌ی آنها امیرتومان نامیده می‌شد. تا پیش از قاجار از این واحد پولی استفاده نمی‌شد. در دوره‌ی مغول ده‌هزار دینار را برابر تومان می‌دانستند. کسروی یک‌تومان مغول را برابر صدهزار تومان امروز می‌داند. تونان طلا اولین بار در زمان فتحعلی‌شاه قاجار ضرب شد.
وزن آن در ۱۲۲۴ قمری (۱۱۸۸ شمسی) یک‌مثقال و یک‌ششم مثقال بود. در سال ۱۲۹۸ قمری در زمان ناصرالدین‌شاه، وزن طلای تومان کاهش یافت و ارزش آن برابر ده‌قران نقره یا ده‌هزار دینار شد. اما سکه‌ای به نام دینار وجود نداشت. در سال ۱۳۰۸ شمسی که آحاد پول ایران تغییر کرد، تومان به معنای ده ‌ریال شد که هنوز هم این لفظ رایج است.
در زمان فتحعلی‌شاه، سکه‌ی نقره‌ی جدید، یعنی "قران" متداول شد، که معادل یک‌دهم تونان و پنج‌عباسی یا بیست‌شاهی بود. در این زمان شاهی به صورت سکه‌ی مسی در آمده بود. بنابراین سه شکل سکه در ایران رایج بود: تومان‌های طلا، قران نقره و شاهی مسی. ولی پول رایج سکه‌های نقره بود.
پول دوره‌ی قاجار تا اوایل دوره‌ی پهلوی رایج بود. اما طلا پشتوانه‌ی پول نبود. در سال ۱۳۰۸ شمسی طلا پشتوانه‌ی پول شد. مسکوک نقره‌ی یک‌ریالی به نمایندگی ریال طلا در کشور رایج و قران برچیده شد؛ مسکوک نقره، نیم‌ریالی، دوریالی و پنچ‌ریالی شد.
ریال در اصل واژه‌ی اسپانیایی است و آن نام سکه‌ی نقره‌ای رایج در آن سرزمین بود که به معنی "شاهی" است. این واژه مترداف "رویال" (Royal) انگلیسی و "رگالیس" لاتین است که آن هم به معنای شاهی است و از ریشه "رکس" (Rex) یعنی شاه است.
از مسکوکات قانونی طلا در ایران در دوره‌ی رضاشاه، سکه‌ی پهلوی است که بر اساس قانون مصوب سال ۱۳۱۰ شمسی در مجلس شورای ملی، که برای تعیین واحد و مقیاس پول ایران به تصویب رسید، سکه‌ پهلوی طلا به ارزش صدریال ضرب شد. این سکه دارای عیار ۹۰۰ در هزار بود و با عکس شیر و خورشید و پادشاه مزین شده بود.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ در بهار ۱۳۵۸ سکه‌ی طلای ایرانی ضرب شد که به نام "بهار آزادی" که دارای همان عیار پهلوی است. مسکوکات ریال نیز در این دوره ضرب و اسکناس نیز مانند زمان پهلوی منتشر شد.

نشر اسکناس
مدیریت بانک در ایران را ایران ‌شناسان بنام نظیر هوتم شیندلر و ژوزف رابیو بر عهده داشتند. با ابتکار رابیو بانک شاهنشاهی اقدام به چاپ اسکناس‌های کوچک کرد و هم از این راه وارد زندگی روزمره مردم شد و سود سرشاری کسب کرد. اسکناس در آغاز قرار بود با پشتوانه‌ی طلا چاپ شود، اما بعدها با پشتوانه‌ی نقره به چاپ رسید و نیز می‌بایست پشتوانه طلا برابر هفتاد درصد اسکناس‌های در گردش باشد که بعدها به رقم پنجاه درصد و پس از آن به سی درصد تبدیل سد؛ که در حقیقت هفتاد درصد اسکناس‌ها یدون پشتوانه بود، که این کار سود سرشاری برای بانک در بر داشت

 

تاریخچه پول در ایران

انسان‌های اولیه که دسته جمعی می‌زیستند، نیازی به تعویض کالا نداشتند. بعد از به وجود آمدن طوایف و قبایل مبادله‌ی کالا به کالا رواج یافت. مبادله‌ی کالا به دلایلی با مشکلاتی همراه بود. برای رفع مشکلات ابتدا از فلز برای مبادله استفاده کردند و پس از مدتی به فلزات گران‌بها و سبک وزن، از جمله طلا، نقره و مس رو آورند.
در بیشتر کشورهای شرقی و آسیایی، فلزی که در مبادله‌ی کالا از آن استفاده می‌شد، حلقه‌ای شکل بود. و در سه هزار سال پیش از میلاد از آن استفاده می‌کردند که می‌توان آن را قدیم‌ترین وسیله‌ی مبادله، پیش از اختراع سکه، دانست. در کاوش‌های شوش حلقه‌هایی از ویرانه‌های معابد، از دوهزار سال قبل از میلاد، به دست آمده است. استفاده از فلزات سبک وزن و کم حجم و گران‌بها، که معاملات را سهل و ممکن می‌ساخت، مورد قبول عامه قرار گرفت. بدین ترتیب مرحله‌ی پیدایش پول آغاز شد.

واژه‌ی پول
پول از کلمه‌ی یونانی Obolos گرفته شده و آن سکه‌ای بود برابر یک ششم درهم یا دراخم. کریستین سن معتقد است کلمه "پول" در زمان اشکانیان به ایران راه یافته است.
"سکه" نام دستگاه آهنینی بود که برای مهر زدن بر پول‌هایی که در میان مردم رایج و با آن معامله می‌کردند، به کار می‌رفت. بعدها آن را اثر مهری می‌نامیدند که روی سکه‌های حک می‌شد.
بنابراین سکه عبارت است از یک قطعه فلز به وزن معین که روی آن علامت رسمی دولت، یا حکومتی که عیار و وزن آن و ارزش آن را تعهد می‌کند، قید شده است.

سکه در ایران در دوره ی هخامنشی
بی‌شک پیش از دولت هخامنشی و تصرف لیدی در سال ۵۶۴ قبل از میلاد ایرانیان به اختراع پول اقدام کرده و در کشور خود رواج داده بودند. پس از سقوط لیدی به دست کوروش، "یونا" یکی از ساتراپ‌نشین‌های هخامنشی شد که در "ساردس" کارگاه ضرب سکه بود و در زمان کوروش کبیر خشایارشاه و کمبوجیه در آن ضرب سکه می‌کردند.
داریوش بزرگ سومین شاهنشاه هخامنشی (۵۲۱-۴۸۵ قبل از میلاد) بر آن شد پولی ضرب کند که در همه جا پذیرفته شود و در سراسر کشور اعتبار داشته باشد و بر خلاف مسکوکات قبلی فقط ارزش محلی نداشته باشد. زیرا سکه‌هایی که در آن زمان در ایران رواج داشت، هیچ‌یک از آن شاهنشاهان هخامنشی نبودنخستین سکه‌ای که از آن زمان باقی مانده سکه داریوش است که شهرت جهانی دارد. این سکه را یونانی‌ها "دریکوس" یعنی "داریوش" می‌نامند که آن را نباید با کلمه‌ی زرینه و درینه یکی تصور کرد. سکه‌ی داریوشی از زرناب بود. در زمان هخامنشیان هیچ‌یک از حکام و پادشاهان محلی حق نداشتند بدون اجازه‌ی داریوش به نام خود سکه زنند، فقط اجازه داشتند با اجازه‌ی داریوش سکه‌ی نقره بزنند، چرا که ضرب سکه‌ی طلا در انحصار مرکز بود. نخستین سکه‌ی داریوش احتمالا در سال ۵۱۶ قبل از میلاد ضرب شده است.
پس از فتح یونان به دست سپاهیان ایران و اختلاط ایران و یونان، واژه‌ی درم در ایران متداول شد که اصل آن دارشم (دراخم) یونانی است و ایرانیان آن را درم گفتند که نام پول بود و اعراب بعدها این واژه را از ایرانیان اقتباس کردند. از مسکوکات دوره‌ی هخامنشی، به جز دریک شکل یا سیکل، درم؛ کرشه را می‌توان نام برد. واحدهای کوچک‌تر مسکوک زر، نیم‌ستاتر و یک‌سوم‌ستاتر نامیده می‌شدند.

سکه در دوره‌ی اشکانی
با غلبه اسکندر بر ایران سکه‌های طلا کمیاب و از جریان خارج شد. در آن زمان دیگر در ایران طلا ضرب نمی‌شد. سلوکی‌ها در معاملات داخلی خود سکه‌های نقره به کار می‌بردند و اشکانیان نیز به تقلید از سلوکیان از پول نقره استفاده می‌کردند. اشکانیان از نقره و مس و مفرغ نیز سکه می‌زدند. جنس برخی از این سکه‌ها از برنج بود که روی آن لعابی از مس داده بودند.
سکه‌های این دوره دو نوع بود: نوع اول مسکوکات نقره‌ی چهاردرخمی با تعدادی مسکوک مسی؛ و نوع دوم یک‌درخمی نقره و مسکوکاتی از مس. نوع اول سکه‌ها در شهرهای یونانی‌نشین و نوع دوم در مراکزی که تحت حکمرانی مستقیم پارت‌ها بود، ضرب می‌شد.

مسکوکات دوره‌ی صفوی
سکه‌های عصر صفوی از طلا، نقره و مس بود. سکه‌های زمان شاه عباس "عباسی" نامیده می‌شد. این سکه‌ها نخست از جنس نقره بود. هر پنجاه‌عباسی را یک "تومان" می‌گفتند، که ده‌هزار دینار قیمت داشت. در این دوره مسکوک طلا وجود نداشت. فقط سکه‌های طلا را که "شاهنشاه" نام داشت، هنگام جلوس شاه بر تخت سلطنت و در جشن نوروز ضرب می‌کردند. این سکه‌ها در میان مردم رواج نداشت و آن را اشرافی نیز می‌گفتند. علت این نام‌گذازی بهای زیاد آن‌ها بود.
سکه‌های رایج این دوره "غزبیگی" یا "غازبیگی" برابر پنج‌دینار یا یک‌دهم شاهی؛ "بیستی" معادل بیست‌دینار یا دوپنجم شاهی؛ "پول سیاه" یا "قراپول" معادل بیست‌وپنج دینار یا نیم‌شاهی؛ "شاهی" معادل پنجاه دینار؛ و "عباسی" معادل دویست دینار یا چهارشای بود. تا انتخاب ریال به منزله‌ی واحد پول در ایران، در سال ۱۳۰۸ شمسی و حتی سال‌ها بعد از آن، از این واحدهای پولی استفاده می‌شد.
پس از صفویه نیز از این مسکوکات استفاده میکردند. در دوره‌ی نادشاه واحد پولی به نام "نادری" وجود داشت، که ارزش آن ده‌شاهی بود.

مسکوکات دوره‌ی قاجاریه
واحد اصلی پول قاجار تومان، قران و شاهی بود. تومان واژه‌ی ترکی ایغوری است به معنی ده‌هزار که در تقسیمات لشکری هر ده‌هزار سرباز تومان و فرمانده‌ی آنها امیرتومان نامیده می‌شد. تا پیش از قاجار از این واحد پولی استفاده نمی‌شد. در دوره‌ی مغول ده‌هزار دینار را برابر تومان می‌دانستند. کسروی یک‌تومان مغول را برابر صدهزار تومان امروز می‌داند. تونان طلا اولین بار در زمان فتحعلی‌شاه قاجار ضرب شد.
وزن آن در ۱۲۲۴ قمری (۱۱۸۸ شمسی) یک‌مثقال و یک‌ششم مثقال بود. در سال ۱۲۹۸ قمری در زمان ناصرالدین‌شاه، وزن طلای تومان کاهش یافت و ارزش آن برابر ده‌قران نقره یا ده‌هزار دینار شد. اما سکه‌ای به نام دینار وجود نداشت. در سال ۱۳۰۸ شمسی که آحاد پول ایران تغییر کرد، تومان به معنای ده ‌ریال شد که هنوز هم این لفظ رایج است.
در زمان فتحعلی‌شاه، سکه‌ی نقره‌ی جدید، یعنی "قران" متداول شد، که معادل یک‌دهم تونان و پنج‌عباسی یا بیست‌شاهی بود. در این زمان شاهی به صورت سکه‌ی مسی در آمده بود. بنابراین سه شکل سکه در ایران رایج بود: تومان‌های طلا، قران نقره و شاهی مسی. ولی پول رایج سکه‌های نقره بود.
پول دوره‌ی قاجار تا اوایل دوره‌ی پهلوی رایج بود. اما طلا پشتوانه‌ی پول نبود. در سال ۱۳۰۸ شمسی طلا پشتوانه‌ی پول شد. مسکوک نقره‌ی یک‌ریالی به نمایندگی ریال طلا در کشور رایج و قران برچیده شد؛ مسکوک نقره، نیم‌ریالی، دوریالی و پنچ‌ریالی شد.
ریال در اصل واژه‌ی اسپانیایی است و آن نام سکه‌ی نقره‌ای رایج در آن سرزمین بود که به معنی "شاهی" است. این واژه مترداف "رویال" (Royal) انگلیسی و "رگالیس" لاتین است که آن هم به معنای شاهی است و از ریشه "رکس" (Rex) یعنی شاه است.
از مسکوکات قانونی طلا در ایران در دوره‌ی رضاشاه، سکه‌ی پهلوی است که بر اساس قانون مصوب سال ۱۳۱۰ شمسی در مجلس شورای ملی، که برای تعیین واحد و مقیاس پول ایران به تصویب رسید، سکه‌ پهلوی طلا به ارزش صدریال ضرب شد. این سکه دارای عیار ۹۰۰ در هزار بود و با عکس شیر و خورشید و پادشاه مزین شده بود.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ در بهار ۱۳۵۸ سکه‌ی طلای ایرانی ضرب شد که به نام "بهار آزادی" که دارای همان عیار پهلوی است. مسکوکات ریال نیز در این دوره ضرب و اسکناس نیز مانند زمان پهلوی منتشر شد.

نشر اسکناس
مدیریت بانک در ایران را ایران ‌شناسان بنام نظیر هوتم شیندلر و ژوزف رابیو بر عهده داشتند. با ابتکار رابیو بانک شاهنشاهی اقدام به چاپ اسکناس‌های کوچک کرد و هم از این راه وارد زندگی روزمره مردم شد و سود سرشاری کسب کرد. اسکناس در آغاز قرار بود با پشتوانه‌ی طلا چاپ شود، اما بعدها با پشتوانه‌ی نقره به چاپ رسید و نیز می‌بایست پشتوانه طلا برابر هفتاد درصد اسکناس‌های در گردش باشد که بعدها به رقم پنجاه درصد و پس از آن به سی درصد تبدیل سد؛ که در حقیقت هفتاد درصد اسکناس‌ها یدون پشتوانه بود، که این کار سود سرشاری برای بانک در بر داشت

 

 

                     

       


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
برگزاری جنگ شادی در دامنه شاهلولاک چرمهین

 

در اردیبهشت ماه 1394 با همکاری شهرداری شهر چرمهین

جنگ شادی در دامنه آبشار شاهلولاک چرمهین با شرکت دانش آموزان

مدارس پسرانه ودخترانه  و هنر نمائی دانش آموزان وگروه  فرهنگی وهنری

از صدا وسیما با اجرای خوب آقای روشن پژوه برگزار گردید دانش آموزان این شهر

استعداد و توان بالائی در زمینه های هنری دارند و دوستدار برگزاری برنامه های فرهنگی وهنری

وجنگ های شادی هستند.

  آذر , آذر فولادی , آذر فولادی باغبادرانی , خانم آذر , خانم آذر فولادی , خانم آذر فولادی  ,وبلاگ آذر فولادی , وبلاگ , آذر فولادی باغبادرانی , آذر فولادی باغبادرانی عکس آذر , عکس  آذر فولادی , عکس آذر فولادی باغبادرانی , عکس وبلاگ آذر فولادی , عکس وبلاگ , عکس آذر فولادی باغبادرانی , عکس آذر فولادی باغبادرانی , آذر , آذر فولادی  باغبادران , آذر فولادی باغبادرانی , وبلاگ آذر فولادی , وبلاگ , آذر فولادی باغبادرانی , آذر فولادی باغبادرانی , سازمان پیشاهنگی , سازمان دانش آموزی , سازمان دانش آموزی باغبادران , سازمان دانش آموزی باغبهادران , آموزش و پرورش باغبادران , آموزش و پرورش باغبهادران , مدرسه باغبادران , معلمان باغبادران , مدرسه باغبهادران , معلمان باغبهادران  ,معلمان قدیمی , مدارس باغبادران , مدارس باغبهادران , وب سایت علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , عکس طبیعت زیبای باغبادران , عکس باغبادران , عکس باغبادران شمس , عکس باغبادران شمس مورکانی , عکس روستای مورکان , عکس روستای مورکان شمس , علیرضا شمس , علیرضا شمس مورکانی , آقای علیرضا شمس , آقای علیرضا شمس مورکانی , مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , alireza shams , alireza shams murkani , shams murkani , shams baghbadoran , shams baghbahadoran ,  azar , azar fuladi , azar fuladi ,


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
دانش آموزان روستای مورکان وروستاهای همجوار بطور رایگان دندانهای خود را ترمیم نمودند.

دانش آموزان  روستای مورکان و روستاهای همجوار بطور رایگان  دندانهای خود را ترمیم نمودند

روزهای پنج شنبه و جمعه 31 اردیبشت ماه و 1 خردادماه 94 با همت گروه طرح جامعه نگر از دانشکده علوم پزشکی  شاهد خدمت به دندانپزشکی دانش آموزان درروستای مورکان  از بخش باغبهادران  استان اصفهان بودیم طی این طرح تعداد 152 نفر از دانش آموزان دندانهای خود را بطور رایگان ترمیم  ودر دوره آموزش بهداشت دهان ودندان شرکت کردند  در این طرح تعداد 25 نفر دندانپزشک  مشارکت داشتند .

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
دانش آموزان برتر مسابقات قرآن ومعارف اسلا می منطقه باغبهادران

وب سایت علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران.عکس طبیعت زیبای باغبادران , عکس باغبادران , عکس باغبادران شمس , عکس باغبادران شمس مورکانی , عکس روستای مورکان , عکس روستای مورکان شمس , علیرضا شمس , علیرضا شمس مورکانی , آقای علیرضا شمس , آقای علیرضا شمس مورکانی , مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , alireza shams , alireza shams murkani , shams murkani , shams baghbadoran , shams baghbahadoran ,

دانش آموزان ممتاز شرکت کننده در مسابقات قرآن ومعارف اسلامی  حائز رتبه استانی

ردیف

نام ونام خانوادگی

نام آموزشگاه

نام مسابقه

رتبه

جایزه

1

احمدرضا شفیع زاده

زنده یاد فضیلی

درسهائی از قرآن

اول استانی

کمک هزینه    عتبات +تقدیرنامه

2

مهدی قربانی

گلستان

درسهائی از قرآن

دوم    استانی

کارت هدیه +تقدیرنامه

3

علیرضا وکیلی

گلستان

درسهائی از قرآن

سوم    استانی

کارت هدیه +تقدیرنامه

4

زهرا اوجنی

 

درسهائی از قرآن

ممتاز استانی

کارت هدیه +تقدیرنامه

5

زهرا مختاری

هجرت

حفظ قرآن کریم

ممتاز استانی

کارت هدیه +تقدیرنامه

6

محمد جواد امینی

گلستان

تفسیر قرآن

ممتاز استانی

کارت هدیه +تقدیرنامه

7

بنیامین بیدکانی

زنده یاد فضیلی

تفسیر قرآن

ممتاز استانی

کارت هدیه +تقدیرنامه

مدیران محترم جهت دریافت هدایای این عزیزان به کارشناسی قرآن ومعارف اسلامی اداره مراجعه نمایند .

 



:: برچسب‌ها: علیرضا شمس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
وظیفه ای فراموش شده

باسمه تعالی وظیفه ای فراموش شده امام علی علیه السلام و َما أعمالُ البِرِّ كُلُّها وَ الجِهادُ فى سَبيلِ اللّه‏ِ عِندَ الامرِ بِالمَعرُوفِ و َالنَّهىِ عَنِ المُنكَرِ إِلاّ كَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ؛ همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون قطره‏ اى است در درياى عميق. نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 542 ، ح 374 حدیث (3) رسول الله صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله و سلم: إِذَا لَمْ يَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ يَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ يَتَّبِعُوا الْأَخْيَارَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ شِرَارَهُمْ فَيَدْعُوا خِيَارُهُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ. هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منكر نكنند، و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط گرداند و نيكانشان دعا كنند امّا دعايشان مستجاب نشود . کافی(ط - الاسلامیه) ج 2 ، ص 374 {شبیه این حدیث در امالى(صدوق) ص 308} حدیث (2) امام على عليه السلام : إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ لَكِنْ يُضَاعِفَانِ الثَّوَابَ وَ يُعْظِمَانِ الْأَجْرَ وَ أَفْضَلُ مِنْهُمَا كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِر امر به معروف و نهى از منكر نه اجلى را نزديك مى‏ كنند و نه از روزى كم مى ‏نمايند، بلكه ثواب را دو چندان و پاداش را بزرگ مى‏ سازند و برتر از امر به معروف و نهى از منكر سخن عادلانه ‏اى است نزد حاكمى ستمگر. تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 332 ، ح 7637 حدیث (6) رسول الله صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله و سلم : لا يَزالُ النّاسُ بِخَيرٍ ما أمَروا بِالمَعروفِ و َنَهَوا عَنِ المُنكَرِ و َتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَ التَّقوى فَإذا لَم يَفعَلوا ذلِكَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَكاتُ، وَ سُلِّطَ بَعضُهُم عَلى بَعضٍ و َلَم يَكُن لَهُم ناصِرٌ فِى الأرضِ وَ لا فِى السَّماءِ؛ تا زمانى كه مردم امر به معروف و نهى از منكر نمايند و در كارهاى نيك و تقوا به يارى يكديگر بشتابند در خير و سعادت خواهند بود، اما اگر چنين نكنند، بركت‏ها از آنان گرفته شود و گروهى بر گروه ديگر سلطه پيدا كنند و نه در زمين ياورى دارند و نه در آسمان. تهذيب الاحكام(تحقیق خرسان) ج6، ص181، ح 22 {شبیه این حدیث در بحارالانوار(ط-بیروت) ج 97 ، ص حدیث (4) رسول الله صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله و سلم : لا يَأمُرُ بِالمَعروفِ و َلا يَنهى عَنِ المُنكَرِ إلاّ مَن كانَ فيهِ ثَلاثُ خِصالٍ : رَفيقٌ بِما يَأمُرُ بِهِ رَفيقٌ فيما يَنهى عَنهُ ، عَدلٌ فيما يَأمُرُ بِهِ عَدلٌ فيما يَنهى عَنهُ، عالِمٌ بِما يَأمُرُ بِهِ عالِمٌ بِما يَنهى عَنهُ؛ امر به معروف و نهى از منكر نكند مگر كسى كه سه خصلت در او باشد: در امر و نهى خود مدارا كند، در امر و نهى خود ميانه‏ روى نمايد و به آنچه امر و نهى مى‏ كند، دانا باشد . بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 97 ، ص 87 ، ح 64 {شبیه این حدیث دعائم الاسلام ج 1 ، ص 368 } حدیث (7) امام باقر علیه السلام : أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى شُعَيْبٍ النَّبِيِّ (صلی الله علیه) أَنِّي مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِكَ مِائَةَ أَلْفٍ أَرْبَعِينَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ وَ سِتِّينَ أَلْفاً مِنْ خِيَارِهِمْ فَقَالَ (علیه السلام) يَا رَبِّ هَؤُلَاءِ الْأَشْرَارُ فَمَا بَالُ الْأَخْيَارِ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِي وَ لَمْ يَغْضَبُوا لِغَضَبِي‏ خداى تعالى به شعيب پيامبر وحى فرمود كه: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم كرد: چهل هزار نفر بدكار را، شصت هزار نفر از نيكانشان را. شعيب عرض كرد: پروردگارا! بدكاران سزاوارند اما نيكان چرا؟ خداى عز و جل به او وحى فرمود كه: آنان با گنهكاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نيامدند. كافى(ط - الاسلامیه) ج 5 ، ص 56 ، ح حدیث (8) رسول الله صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله و سلم : مَن رَأى مِنكُم مُنكَرا فَليُغَيِّرهُ بِيَدِهِ ، فَإن لَم يَستَطِع فَبِلِسانِهِ ، فَإن لَم يَستَطِع فَبِقَلبِهِ و َذلِكَ أضعَفُ الإيمانِ؛ هر كس از شما منكرى ببيند بايد با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست با قلبش آن را تغيير دهد، كه پائين‏ترين درجه ايمان همين (تغيير قلبى) است. نهج الفصاحه ص 768 ، ح‏ حدیث (11) امام علی علیه السلام: مَن تَرَكَ إنكارَ الْمُنكَرٍ بِقَلبِهِ و يَدِهِ ولِسانِهِ فَهُوَ مَيِّتٌ بَينَ الْأحياءِ؛ كسى كه منكَر را با قلب و دست و زبانش انكار نكند، مرده ‏اى است ميان زندگان. تهذيب الأحكام(تحقیق خرسان) ج 6، ص 181 ، ح 374 حدیث (20) امام علی علیه السلام: و من وصية له (ع) للحسن و الحسين (ع) لما ضربه ابن ملجم لعنه الله‏: أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّه‏ ... الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَر در وصيّت به فرزندان بزرگوارشان امام حسن و امام حسین عليهما السلام فرمودند: شما را بـه تقــواى الهى ... و امر به معروف و نهى از منكر سفارش مى كنم. نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 421 و 422 ، نامه 47 حدیث (23) امام صادق علیه السلام: إِنَّمَا يَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مَنْ كَانَتْ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ عَامِلٌ بِمَا يَأْمُرُ بِهِ تَارِكٌ لِمَا يَنْهَى عَنْهُ عَادِلٌ فِيمَا يَأْمُرُ عَادِلٌ فِيمَا يَنْهَى رَفِيقٌ فِيمَا يَأْمُرُ رَفِيقٌ فِيمَا يَنْهَى‏ كسى مى توانـد امر به معروف و نهى از منكر كند كه داراى سه صفت باشد: 1 ـ به آنچه امر مى كند عمل كند و از آنچه نهى مى كند اجتناب نمايد. 2 ـ در امر كردن و نهى نمودن ميانه روى را پيشه خود كند. 3 ـ از روى دلسوزى و مهربـانى و با مـدارا امـر و نهى كند. وسایل الشیعه ج 16 ، ص 150 ، ح 21210 حدیث (40) امام رضا علیه السلام : كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَقُولُ إِذَا أُمَّتِي تَوَاكَلَتِ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَلْيَأْذَنُوا بِوِقَاعٍ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى. رسول خدا صلي الله عليه و آله همواره مى فرمودند: هرگاه امّت من از انجام امر به معروف و نهى از منكر سرپيچى كنند و آن را به يكديگر واگذار نمايند، گويا با خـداوند اعـلان جنگ داده اند. کافی(ط-الاسلامیه) ج 5 ، ص 59 ، ح حدیث (42) حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم: لَتَأْمُرُنَّ بِاَلْمَعْرُوفِ وَ لَتَنهُنَّ عَنِ المُنكَرِ أَوْ لَيَعُـمَّنـَّـكُمْ عـَذابُ اللّه امر به معروف كنيد و از كارهاى زشـت نهى كنيد و گرنه عـذاب خدا همه شـما را فراخواهد گرفت. وسایل الشیعه ج 16 ، ص 135 ، ح حدیث (44) امام علی علیه السلام: وَ مِنْهُمْ تَارِكٌ لِإِنْكَارِ الْمُنْكَرِ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ فَذَلِكَ مَيِّتُ الْأَحْيَاء گروهى از مردم مبارزه با منكر را با دل و زبان و دست ترك مى كنند (در برابر خلافكار هيچ گونه عكس العملى نشان نمى دهند) پس اينها در حقيقت مردگانى زنده نما هستند. تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 332 ، ح 7651

وب سایت علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران.عکس طبیعت زیبای باغبادران , عکس باغبادران , عکس باغبادران شمس , عکس باغبادران شمس مورکانی , عکس روستای مورکان , عکس روستای مورکان شمس , علیرضا شمس , علیرضا شمس مورکانی , آقای علیرضا شمس , آقای علیرضا شمس مورکانی , مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , alireza shams , alireza shams murkani , shams murkani , shams baghbadoran , shams baghbahadoran ,


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
حضرت امام موسی کاظم (ع)

امام هفتم شیعیان باب گشوده خدا بر حوائج مردمان و رشته پیوند زمین و آسمان است. بردن نام این بزرگوار کلید گشایش گره‏‌های فرو بسته و یادش، مایه آرامش دل‏‌های شکسته است. )، بیست‌وپنجمین روز از ماه رجب‌المرجب مصادف است با سالروز شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع). هفتمین امام شیعیان در هفتم ماه صفر سال 128 هجری قمری در ابواء(منطقه‏‌ای در میان مکه و مدینه) متولد شدند. نسب پدری حضرت امام جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی‏طالب علیهم السلام است و مادرش بانویی به نام حمیده است البته نام‏‌های دیگری نیز مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز برای او نقل شده است. این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان فقیه و عالم به احکام و مسائل بود که امام صادق علیه السلام زنان را در یادگیری مسائل و احکام دینی به ایشان ارجاع می‏‌داد و درباره‏‌اش فرمودند: «حمیده، تصفیه شده است از هر دنس و چرکی؛ مانند شمش طلا. پیوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانی نموده تا رسیده است به من، به خاطر آن کرامتی که از خدای متعال برای من و حجت پس از من است.» گوشه‌ای از صفات امام کاظم علیه السلام حضرت امام موسی کاظم(ع) عابدترین و زاهدترین، فقیه‌ترین، سخی‌ترین و کریم‌ترین مردم زمان خود بود، هر گاه دو سوم از شب می گذشت نمازهای نافله را به جا می‌آورد و تا سپیده صبح به نماز خواندن ادامه می‌داد و هنگامی که وقت نماز صبح فرا می‌رسید، بعد از نماز شروع به دعا می‌کرد و از ترس خدا آن چنان گریه می‌کرد که تمام محاسن شریفش به اشک آمیخته می‌شد و هر گاه قرآن می‌خواند مردم پیرامونش جمع می‌شدند و از صدای خوش او لذّت می‌بردند. آن حضرت، صابر، صالح، امین و کاظم لقب یافته بود و به عبد صالح شناخته می‌شد، و به خاطر تسلّط بر نفس و فروبردن خشم، به کاظم مشهور گردید. همچنین آن حضرت در میان شیعیان به «باب الحوائج» معروف است. شیخ مفید درباره آن حضرت می‌گوید: " او عابدترین، فقیه‌ترین، بخشنده‌ترین و بزرگ‌منش‌ترین مردم زمان خود بود، زیاد تضرع و ابتهال به درگاه خداوند متعال داشت. این جمله را زیاد تکرار می‌کرد: « اللهم انی أسألک الراحة عند الموت و العفو عند الحساب »"(خداوندا در آن زمان که مرگ به سراغم آید راحت و در آن هنگام که در برابر حساب اعمال حاضرم کنی عفو را به من ارزانی دار)". امام موسی بن جعفر (ع) بسیار به سراغ فقرا می‌رفت. شب‌ها در ظرفی پول و آرد و خرما می‌ریخت و به وسایلی به فقرای مدینه می‌رساند، در حالی که آن‌ها نمی‌دانستند از ناحیه چه کسی است. هیچکس مثل او حافظ قرآن نبود، با آواز خوشی قرآن می‌خواند، قرآن خواندنش حزن و اندوه مطبوعی به دل می‌داد، شنوندگان از شنیدن قرآنش می‌گریستند، مردم مدینه به او لقب " زین‌المجتهدین " داده بودند. مردم مدینه روزی که از رفتن امام خود به عراق آگاه شدند، شور و ولوله و غوغایی عجیب کردند. آن روزها فقرای مدینه دانستند چه کسی شب‌ها و روزها برای دلجویی به خانه آن‌ها می‌آمده است. دوران امامت آن حضرت در سن 20 سا‌لگی به امامت رسیدند از زمان شهادت پدرش، امام جعفر صادق (ع)، در شوال 148 هجری تا رجب سال 183 هجری، به مدت 35 سال. از مشکلات روزهای نخستین امامت موسی بن جعفر علیه السلام، ادّعای امامت دروغین برادر بزرگ‌تر حضرت، عبدالله افطح، بود که گروهی را به دنبال خود کشید و فرقه "فطحیه" به همین ترتیب شکل گرفت. هر چند با برخورد روشنگرانه‌ی امام، عبدالله با شکست روبرو شد. دوران سی و پنج ساله امامت موسی بن جعفر مصادف بود با اوج قدرت حکومت بنی عباس و هم‌زمان با چهار تن از حاکمان عیّاش و خون‌آشام عباسی به‌نام‌های منصور دوانیقی، مهدی عباسی، هادی عباسی و هارون الرشید که حضرت نیز به فراخور شرایط زمانیِ حساسِ هر یک، وظیفه سنگین امامت و هدایت امّت را به بهترین شکل ممکن به دوش کشید، و اگر چه با حوادث سهمگین و خونینی همچون واقعه فخ و شهادت مظلومانه گروهی از آل علی علیه السلام روبرو شد، ولی لحظه‌ای از وظیفه خطیر خود کوتاهی نکرد و تلاش مستمر خویش را عمدتا در محورهای زیر متمرکز ساخت: اول، تبلیغ دین خداوند و گسترش فرهنگ اسلام، تبیین و تشریح معارف و احکام الهی در قالب احادیث بلند و کوتاه و پاسخ به سوالات شفاهی و کتبی. دوم، پرورش انسان‌های مستعد و تربیت شاگردان والامقام و شاخص در میدان علم و عمل و حفظ و حراست آنان. سوم، مبارزه بی‌امان با حاکمان جور و ستم و غاصبان خلافت و شکستن صولت شیطانی آنان در میدان‌های مختلف و تشریح مبانی حق. چهارم، تربیت یاران مدیر و مدبّر و خودساخته و نفوذ دادن آنان در مراکز حساس حکومتی، تا مرز وزارت و استانداری، به منظور خنثی‌سازی نقشه‌های مخرب و دین‌سوز دشمنان، کمک به مظلومان و محرومان و دفاع از حریم شیعیان. پنجم، سامان‌دهی شیعیان با شیوه‌های مختلف تربیتی، عملی، مناظره‌های سیاسی و. . . امام علیه‌السلام در این مسیر، نهایت تلاش خویش را مبذول داشت و در مواقع لازم از اهرم‌های فوق‌العاده‌ای همچون استفاده از معجزه، دعای مستجاب و به‌کارگیری علم امامت بهره برد. شهادت امام(ع) رفتار حضرت در زندان در زمینه‌های مختلف عبادی، تربیتی، ارتباط با دیگران، و تأثیرگذاری بر دوست و دشمن چنان عمیق و موثر بود که هارون نهایتاً دستور داد سندی بن شاهک، امام علیه السلام را در بیست و پنجم رجب سال 183 هجری قمری در 55 سالگی با خرمای زهرآلوده به شهادت برساند. سعی فراوان دستگاه حکومتی هارون برای مخفی نگه‌داشتن شهادت امام علیه السلام و تلاش گسترده آنان برای عادی جلوه‌دادن مرگ حضرت، نشانه‌ی پایگاه رفیع اجتماعی امام و وحشت عباسیان از اوست. پیکر مطهرش پس از تحمّل سال‌ها زندان به‌طور معجزه‌آسایی توسط فرزندش علی بن موسی الرضا علیه االسلام غسل داده شد و در مقابر قریش در مدینه السلام در حاشیه بغداد مدفون شد. مزار شریفش مورد توجه عموم قرار گرفت و سال‌ها بعد نوه بزرگوارش حضرت امام جواد علیه السلام در کنارش دفن شد و شیعیان دلباخته‌ی آنها شهر کاظمین را در کنار تربت پاکشان تأسیس کردند. از امام موسی بن جعفر دریای بیکرانی از معارف اسلام در توحید و نبوت و امامت و معاد، و احکام و آداب تربیتی اخلاقی در قالب هزاران حدیث کوتاه و بلند، و شاگردان عالم عامل، و سیره عملی ارزشمند در میدان‌های مختلف، و نسلی پاک و بابرکت به یادگار مانده است. احادیثی گهربار از امام کاظم (ع) بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند،‌ انتظار فرج و گشایش است. از ما نیست کسی که هر روز حساب خود رانکند ،پس اگر کار نیکی کرده است از خدا زیادی آن را بخواهد،واگر بدی کرده،از خدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید. بر شما باد به خموشی که کم‌گویی، حکمت بزرگی است. به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنی ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدواری او به خدا و خوش اخلاقی‌اش و خودداری از غیبت مؤمنان. مشورت با عاقلِ خیرخواه، خجستگی، برکت، رشد و توفیقی از سوی خداست. تدبیر نیمی از زندگی است. به راستی که با ارزش‌ترین مردم کسی است که دنیا را برای خود مقامی نداند، بدانید بهای تن شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان مفروشید. بهترین چیزی که به وسیله آن بنده به خداوند تقرب می‌جوید، بعد از شناختن او، نماز و نیکی به پدر و مادر و ترک حسد و خودبینی و به خود بالیدن است. علومی را که مردم به آن نیاز دارند در چهار چیز یافتم: اول اینکه خدای خودت را بشناسی. بشناسی که خداوند با تو چه کار کرده است. بشناسی که خداوند چه چیزی از تو می خواهد. و بشناسی که چه چیزی تو را از دینت خارج می‌کند.

وب سایت علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران.عکس طبیعت زیبای باغبادران , عکس باغبادران , عکس باغبادران شمس , عکس باغبادران شمس مورکانی , عکس روستای مورکان , عکس روستای مورکان شمس , علیرضا شمس , علیرضا شمس مورکانی , آقای علیرضا شمس , آقای علیرضا شمس مورکانی , مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , alireza shams , alireza shams murkani , shams murkani , shams baghbadoran , shams baghbahadoran ,


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
یکی از قدیمی ترین مدارس دولتی منطقه باغبهادران

وب سایت علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , عکس طبیعت زیبای باغبادران , عکس باغبادران , عکس باغبادران شمس , عکس باغبادران شمس مورکانی , عکس روستای مورکان , عکس روستای مورکان شمس , علیرضا شمس , علیرضا شمس مورکانی , آقای علیرضا شمس , آقای علیرضا شمس مورکانی , مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , آذر , آذر فولادی , آذر فولادی باغبادرانی , خانم آذر , خانم آذر فولادی , خانم آذر فولادی  ,وبلاگ آذر فولادی , وبلاگ , آذر فولادی باغبادرانی , آذر فولادی باغبادرانی عکس آذر , عکس  آذر فولادی , عکس آذر فولادی باغبادرانی , عکس وبلاگ آذر فولادی , عکس وبلاگ , عکس آذر فولادی باغبادرانی , عکس آذر فولادی باغبادرانی , آذر , آذر فولادی  باغبادران , آذر فولادی باغبادرانی , وبلاگ آذر فولادی , وبلاگ , آذر فولادی باغبادرانی , آذر فولادی باغبادرانی , سازمان پیشاهنگی , سازمان دانش آموزی , سازمان دانش آموزی باغبادران , سازمان دانش آموزی باغبهادران , آموزش و پرورش باغبادران , آموزش و پرورش باغبهادران , مدرسه باغبادران , معلمان باغبادران , مدرسه باغبهادران , معلمان باغبهادران  ,معلمان قدیمی , مدارس باغبادران , مدارس باغبهادران ,علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , alireza shams , alireza shams murkani , shams murkani , shams baghbadoran , shams baghbahadoran , azar , azar fuladi , azar fuladi , وب سایت علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , عکس طبیعت زیبای باغبادران , عکس باغبادران , عکس باغبادران شمس , عکس باغبادران شمس مورکانی , عکس روستای مورکان , عکس روستای مورکان شمس , علیرضا شمس , علیرضا شمس مورکانی , آقای علیرضا شمس , آقای علیرضا شمس مورکانی , مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , آذر , آذر فولادی , آذر فولادی باغبادرانی , خانم آذر , خانم آذر فولادی , خانم آذر فولادی  ,وبلاگ آذر فولادی , وبلاگ , آذر فولادی باغبادرانی , آذر فولادی باغبادرانی عکس آذر , عکس  آذر فولادی , عکس آذر فولادی باغبادرانی , عکس وبلاگ آذر فولادی , عکس وبلاگ , عکس آذر فولادی باغبادرانی , عکس آذر فولادی باغبادرانی , آذر , آذر فولادی  باغبادران , آذر فولادی باغبادرانی , وبلاگ آذر فولادی , وبلاگ , آذر فولادی باغبادرانی , آذر فولادی باغبادرانی , سازمان پیشاهنگی , سازمان دانش آموزی , سازمان دانش آموزی باغبادران , سازمان دانش آموزی باغبهادران , آموزش و پرورش باغبادران , آموزش و پرورش باغبهادران , مدرسه باغبادران , معلمان باغبادران , مدرسه باغبهادران , معلمان باغبهادران  ,معلمان قدیمی , مدارس باغبادران , مدارس باغبهادران ,علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , alireza shams , alireza shams murkani , shams murkani , shams baghbadoran , shams baghbahadoran , azar , azar fuladi , azar fuladi ,

یادباد آن روزگاران یاد باد

 دبستان ادیب مورکان 67ساله شد :

 یکی از مدارس قدیمی منطقه باغبهادران دبستان ادیب ( عراقی سابق ) مورکان است با قدمت 67 سال و قبل از آن دانش آموزان این روستا در مکتبخانه ملی این محل  درس می خواندند و از مکتبداران قدیمی این روستا به ملا هاشم و ملاعلی آقا آخوند و میرزا محمدعلی  فریدون پور می توان اشاره نمود و اولین دبستان این روستا در سال 1327 ه.ش به نام دبستان نوبنیاد دولتی مورکان افتتاح و در این سال تعداد دانش آموزان آن  79 نفر و تاسال 1330 تعداد دانش آموزان این دبستان به 125نفر افزایش یافته است . از مدیران و آموزگاران اولیه این دبستان از   آقایان : قلی کیوانی ، منوچهر بصیر ،عزیزاله مقربی ، محمد کیانی ، رضاضاعی ،مسعود بزرگزاد ،محمود دامغانی ،فرامرز دهقانی اردستانی ، مرتضی طباطبائی ، خداکرم صالحی مورکانی ، منوچهر سُهیلیان ، محمد نیکو نژاد ،  پرویز حسینی پور ، حسنعلی مختاری مورکانی و محمد حسن حقانی مورکانی  وعلی بخش طاهری مورکانی ،محمد حسین ملک احمدی ،حسین مقدّس ،  حبیب اله صدر ی، مجید مجیدی ، منوچهر بهادرانی  و صدها معلم گرانقدر دیگر که پس از آنها به دانش آموزان این دبستان خدمت نمودند  می توان یاد کرد .

 



:: برچسب‌ها: وب سایت علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , عکس طبیعت زیبای باغبادران , عکس باغبادران , عکس باغبادران شمس , عکس باغبادران شمس مورکانی , عکس روستای مورکان , عکس روستای مورکان شمس , علیرضا شمس , علیرضا شمس مورکانی , آقای علیرضا شمس , آقای علیرضا شمس مورکانی , مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , علیرضا شمس مورکانی مسئول سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران , alireza shams , alireza shams murkani , shams murkani , shams baghbadoran , shams baghbahadoran , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
جامعه پذیری دینی در فرهنگ مردم روستاهای منطقه باغبهادران
جامعه پذیری دینی در فرهنگ مردم روستاهای منطقه باغبهادران مراد از جامعه پذیری دینی فرایندی است که افراد یک جامعه به تدریج باورها ، اعمال ، آیین ها ،مراسم ، مناسک ،ارزش ها وهنجارها ونماد های دینی جامعه آشنا شده وآنها را فرا می گیرند ودر قالب افراد دیندار ظاهر می شوند . مردم منطقه غبهادران نسبت به مذهب مترقی شیعه اعتقاد کامل داشته اند بنابراین درفرهنگ آنها این پذیرش دینی به عینه مشاهده می شود که در ذیل تعدادی از این باورها راذکر می کنیم : - خواندن اذان واقامه در گوش راست وچپ نوزادان پس از تولد از سوی فردی مقبول - برداشتن کام کودک با تربت امام حسین (ع) یا بدست بزرگ دینی تراشیدن موی فرزند(پسران) وهدیه دادن نقره وطلا به وزن موی آنها - مراسم ختنه وسور دادن وبرپایی مراسم عقیقه - پوشاندن لباس علی اصغر (ع) به تن بچه ها در ایام محرم - بستن حرز ودعا به لباس بچه ها در دوران کودکی - گذاشتن قرآن بالای سربچه ها هنگام خواب ودر تنهایی - دادن صدقه درآغاز هر روز به افراد مستمند به جهت رفع بلا - بوسیدن وخواندن قرآن در اول هر صبح وشروع هرکار - پختن غذای نذری وبرپایی سفره ی ختم قرآن ودعا - مشارکت در ساخت اماکن مذهبی - انجام سفر ها ی زیارتی وولیمه ی سفروعضویت در انجمن های خیریه و هیئت امناء و...
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
جملات زیبا ازخبرنگاران سازمان دانش آموزی منطقه باغبهادران
" به خاطر بسپار " - زندگی بدون چالش ؛ مزرعه بدون حاصل است. - تنها موجودی که با نشستن به موفقیت می رسد؛ مرغ است. -زندگی ما با " تولد" شروع نمی شود؛ با "تحول" آغاز میشود. - لازم نیست "بزرگ " باشی تا "شروع کنی"، شروع کن تا بزرگ شوی ... - اگر قبل از رفتن کسی خوشبخت بودید ؛ بعد از رفتنش هم می توانید خوشبخت باشید... - باد با چراغ خاموش کاری ندارد ؛ اگر در سختی هستی بدان که روشنی... - ما فقط برای یک بار جوان هستیم ؛ولی با یک تفکر غلط می توانیم برای همیشه نابالغ بمانیم ... - بخشش؛ گذشته را دگرگون نمی سازد؛ ولی سبب گشایش آینده می شود... - و در آخر : ما نمی توانیم تعیین کنیم چند سال زنده خواهیم بود؛ اما می توانیم تعیین کنیم چقدر از زندگی بهره ببریم... نمی توانیم تک تک اعضای صورتمان را انتخاب کنیم؛ اما می توانیم انتخاب کنیم که چهره مان چگونه به نظر برسد... نمی توانیم پیش آمدن لحظات دشوار زندگی را متوقف کنیم؛ اما میتوانیم تصمیم بگیریم زندگی را کمتر سخت بگیریم..

:: برچسب‌ها: خاطرات زیبا ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :