استغاثه ای به امام زمان (عج)
استغاثه ای به امام زمان (عج) اباصالح التماس دعا هر کجا رفتي ياد ما هم باش نجف رفتي کربلا رفتي کاظمين رفتي ياد ما هم باش مدينه رفتي به پابوس قبر پيغمبر مادرت زهرا به ديدارقبر بي شمع مجتبي رفتي ياد ما هم باش زيارت نامه که ميخواني در کنار آن تربت خاموش به دنبال قبر مخفي از کوچه ها رفتي ياد ما هم باش بغل کردي قبر مادر را جاي ما هم او را زيارت کن همان لحظه که به احوالش از نوا رفتي ياد ما هم باش شب جمعه کربلا رفتي يادما هم کن چون زدي بوسه کنار قبر ابوالفضل با وفا رفتي ياد ما هم باش بزن بوسه جاي ما روي قبر عباس و اکبر و اصغر سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتي ياد ما هم باش به جاي ما هم زيارت کن عمه ات را در کنج ويرانه براي بوسيدن آن دردانه ها رفتي ياد ما هم باش نماز حاجت که ميخواني از براي فرج ياد ما هم باش شدي محرم در مراسم حج يا صفارفتي ياد ما هم باش
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
از قرآن بیشتر بدانیم و در آیاتش تفکر و تدبر نمائیم شاید رستگارشویم
قرآن در قرآن ((هذا بيان للناس و هدى و موعظة للمتقين )) آل عمران / 138 اين (كتاب خدا و آيات قرآنى ) حجت و بيانى است براى عموم مردم و راهنما و پندى براى پرهيزگاران . فصل اول : اهميت و جايگاه قرآن حديث اول : هدايت و قرآن قال رسول الله عليه السلام : ((انى تركت فيكم امرين لن تضلوا ما ان تمسكتم بهما: كتاب الله و اهل بيتى .)) (1) پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: من دو چيز در ميان شما باقى گذاشتم ، تا وقتى كه به آن دو چنگ زنيد هرگز گمراه نخواهيد شد: يكى قرآن ، ديگرى خاندانم . حديث دوم : برترى قرآن قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((فضل القرآن على سائر الكلام كفضل الله على خلقه .)) (2) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: برترى قرآن بر ساير سخنها همانند برترى خدا بر مخلوقات اوست . حديث سوم : احترام قرآن قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((القرآن افضل شى ء دون الله ، فمن وقر القرآن فقد وقر الله و من لم يوقر القرآن فقد استخف بحرمة الله ، حرمة القرآن على الله كحرمة الوالد على ولده .)) (3) رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: قرآن جز خدا بهترين و برترين چيزهاست ، كسى كه احترام قرآن را نگهدارد به خدا احترام كرده است ، و كسى كه حرمت قرآن را نگه ندارد نسبت به خدا بى احترامى كرده است ، احترام به قرآن در پيشگاه الهى همانند احترام پدر بر فرزند است . حديث چهارم : رمز جاودانگى قرآن ((عن الرضا عن ابيه عليهما السلام ان رجلا ساءل ابا عبدالله عليه السلام ما بال القرآن لايزداد عند النشر و الدراسة الا غضاضة ؟)) ((فقال : لاءن الله تبارك و تعالى لم يجعله لزمان دون زمان ولا لناس دون ناس ، فهو فى كل زمان جديد، و عند كل قوم غض الى يوم القيامة .)) (4) امام هشتم عليه السلام از امام كاظم عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: مردى از امام صادق عليه السلام پرسيد چگونه است كه قرآن هر چه خوانده و منتشر مى شود جز بر تازگى و طراوتش افزوده نمى شود؟ امام صادق عليه السلام فرمود: زيرا خداوند آنرا براى زمان و مردم خاصى قرار نداده است ، بنابراين در هر عصرى نو، پيش هر ملتى تا روز قيامت تازه و شاداب است . حديث پنجم : رهبرى قرآن قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((عليكم بالقرآن فاتخذوه اماما و قاتدا، فانه كلام رب العالمين الذى هو منه و اليه يعود، فآمنوا بمتشابهه و اعتبروا بامثاله .)) (5) پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: بر شما باد قرآن ، پس آنرا رهبر و پيشواى خود قرار دهيد، زيرا آن ، سخن پروردگار جهانيان است . از طرف اوست و به سوى او بر مى گردد، بنابراين به متشابهات آنها هم ايمان آوريد و از ضرب المثلهاى آن پند گيريد. حديث ششم : محتواى قرآن قال على عليه السلام : ((فى القرآن نباء ما قبلكم ، و خبر ما بعد كم ، و حكم ما بينكم )). (6) امام على عليه السلام فرمود: تاريخ گذشتگان و آيندگان و برنامه زندگى شما در قرآن است . حديث هفتم : شفاى قرآن قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((عليكم بالقرآن فانه الشفاء النافع ، و الدواء المبارك و عصمة لمن تمسك به ، و نجاة لمن تبعه .)) .(7) پيامبر بزرگوار صلى الله عليه و آله فرمود: بر شما باد به قرآن ، چون قرآن ، شفاى سودمند، و داروى پربركت است و نگهبان كسى است كه به آن چنگ مى زند، و نجاتبخش كسى است كه از آن پيروى كند. حديث هشتم : نور قرآن قال الحسن بن على عليه السلام : ((ان هذا القرآن فيه مصابيح النور و شفاء للصدور)).(8) امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود: در اين قرآن چراغهاى روشن (هدايت ) و داروى شفابخش دلهاست . حديث نهم : ميزان بودن قرآن قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((ايها الناس ما جاءكم عنى يوافق كتاب الله فانا قلته و ما جاءكم بخلاف القرآن فلم اقله )).(9) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اى مردم آنچه از من براى شما نقل مى شود چنانچه هماهنگ با قرآن بود بدانيد گفتار من است و اگر مخالف با محتواى قرآن گفته من نيست . فصل دوم : حاملان قرآن و مسئوليت آنان حديث دهم : شرافت قرآنيان قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((اشراف امتى حملة القرآن و اصحاب الليل )).(10) پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله : قرآنيان و شب زنده داران ، بزرگواران امت من هستند. حديث يازدهم : حامل قرآن قال رسول الله عليه و آله : ((حامل القرآن حامل راية الاسلام و من اءكرامه فقد اكرم الله و من اهانه عليه لعنة الله )) (11) پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: حامل و حافظ قرآن پرچمدار اسلام است ، كسى كه او را احترام كند خدا را گرامى داشته است ، كسى كه به او اهانت كند مورد لعن و نفرين خدا خواهد بود. حديث دوازدهم : مقام قرآن دانان قال النبى صلى الله عليه و آله ((ان اهل القرآن فى اعلا درجة من الادميين ما خلا النبيين و المرسلين فلا تستضعفوا اهل القران حقوقهم ، فان لهم من الله لمكانا)) (12) پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: قرآنيان بالاترين مقام انسانى بعد از پيامبران و فرستادگان الهى را دارند، پس ‍ حقوق آنان را كم ندانيد، زيرا در پيشگاه الهى داراى منزلتى هستند. حديث سيزدهم : حاملان و آموزگاران قرآن عن رسول الله صلى الله عليه و آله : ((حملة القرآن هم المعلمون كلام الله و المتلبسون بنور الله . من والاهم فقد والى الله ، من عاداهم فقد عاد الله .)) (13) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: حاملان قرآن همان آموزگاران سخن خدا و در بر كنندگان نور خدايند، كسى كه آنان را دوست بدارد، خدا را دوست داشته و كسى كه نسبت به آنان دشمنى كند با خدا دشمنى كرده است . حديث چهاردهم : مسئوليت قرآن خوان قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((يا معاشر قراء القرآن ، اتقوا الله عز و جل فيما حملكم من كتابه ، فانى مسئول و انكم مسئولون ، انى مسئوول عن تبليغ الرسالة ، و اما انتم فتساءلون عما حملتم من كتاب الله و سنتى .))(14) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اى جامعه قرآن خوانان ! در مورد آنچه از قرآن خداوند بر دوش شما نهاده تقواى الهى را پيشه كنيد، زيرا من و شما مسئوليم ، من مسئول ابلاغ رسالتم و از شما درباره آنچه از كتاب خدا و سنت من داريد سؤ ال خواهد شد. حديث پانزدهم : قرآن و وظائف ما قال النبى صلى الله عليه و آله : ((تعلموا القرآن ، و تعلموا غرائبه و غرائبه فرائضه و حدوده ، فان القرآن نزل على خمسة وجوه : حلال و حرام و محكم و متشابه و امثال ، فاعملوا بالحلال ، و دعوا الحرام ، و اعملوا بالمحكم ، و دعوا المتشابه ، و اعتبروا بالامثال .)) .(15) پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: قرآن و شگفتيهاى قرآن و مفاهيم آن را بياموزيد. مفاهيم قرآن همان واجبات و حدود آن است ، زيرا قرآن بر پنج وجه نازل شده است : حلال و حرام و محكم و متشابه و ضرب المثلها، به حلال قرآن عمل كنيد، و حرام را رها كنيد، به محكمات عمل كنيد و متشابه آن را واگذاريد و از ضرب المثلها پند گيريد. حديث شانزدهم : قرآن براى عمل قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((من تعلم القرآن فلم يعمل به و آثر عليه حب الدنيا و زينتها، استوجب سخط الله تعالى و كان فى الدرجة مع اليهود و النصارى الذين ينبذون كتاب الله وراء ظهورهم .)) (16) پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه قرآن را بياموزد و به آن عمل نكند و دنيا دوستى و زينت آن را بر قرآن ترجيح دهد سزاوار خشم خداوند است ، و در رديف يهود و نصارى قرار خواهد داشت كه كتاب خدا را پشت سر انداختند. حديث هفدهم : قاريان و اميران عن الصادق عن ابائه عليه السلام قال : ((صنفان اذا صلحا صلحت امتى ، و اذا فسدا فسدت امتى : الامراء والقراء)). (17) امام صادق عليه السلام به نقل از پدرانش فرمود: دو گروهند كه اگر اصلاح بشوند امت من اصلاح خواهند شد و چنانچه فاسد شوند امت را فاسد خواهند كرد: حاكمان و قاريان قرآن . حديث هيجدهم : قرائت بدون عمل قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((و من قرء القرآن و لم يعمل به حشرة الله يوم القيمة اعمى .)).(18) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه قرآن بخواند و به آن عمل نكند خداوند او را روز قيامت كور محشور خواهد كرد. حديث نوزدهم : قرائت قرآن و گناه قال النبى صلى الله عليه و آله : ((من قراء القرآن ثم شرب عليه حراما و آثر عليه حبا للدنيا و زينتها استوجب عليه سخط الله الا ان يتوب الا و انه ان مات على غير توبة حاجه القرآن يوم القيمة ، فلا يزايله الا مدحوضا)). (19) پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه قرآن بخواند و بعد حرام بخورد و بنوشد يا محبت و زينت دنيا را بر آن برترى دهد مستوجب خشم الهى مى شود مگر اينكه توبه كند، و اگر بدون توبه بميرد، روز قيامت قرآن با او به محاجه برمى خيزد و تا او را محكوم نكند دست برنمى دارد. فصل سوم : آموزش قرآن حديث بيستم : آموزش قرآن قال النبى صلى الله عليه و آله : ((خياركم من تعلم القرآن و علمه )) (20) پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: بهترين شما كسى است كه قرآن آموزد و آموزش دهد. حديث بيست و يكم : ارزش آموزش قرآن عن ابى عبدالله عليه السلام قال : ((من تعلم منه حرفا ظاهرا، كتب الله له عشر حسنات ، و محا عنه عشر سيئات ، و رفع له عشر درجات ، قال لا اقول بكل آية ، و لكن بكل حرف باء، اوتاء او شبههما)) (21) امام صادق عليه السلام فرمود: اگر كسى از قرآن يك حرف بياموزد، خداوند براى او ده حسنه مى نويسد، و ده گناه از او مى بخشد، و ده درجه او را بالا مى برد، فرمود: نمى گويم ، در مقابل هر آيه ، بلكه در مقابل هر حرفى مانند ((باء)) يا ((تاء)) يا همانند آنها. حديث بيست و دوم : ثمرات يادگيرى قرآن قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((ان اردتم عيش السعداء، و موت الشهداء، و النجاة يوم الحشر، و الظل يوم الحرور، و الهدى يوم الضلالة ، فادرسوا القرآن ، فانه كلام الرحمن ، و حرز من الشيطان و رجحان فى الميزان .)) (22) پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اگر خواستار زندگى سعادتمندان ، و مرگ شهيدان و نجات روز محشر، و سايه در روز قيامت و هدايت در روز گمراهى هستيد پس قرآن بياموزيد، زيرا آن گفته خداى مهربان و ايمنى از شيطان و موجب برترى و وزنه خوبيهاى شما است . حديث بيست و سوم : فهم قرآن ، همراه آموزش قال على عليه السلام : ((تعلموا القرآن فانه احسن الحديث ، و تفقهوا فيه فانه ربيع القلوب ، و استشفوا بنوره ، فانه شفاء الصدور، و احسنوا تلاوته فانه انفع القصص .)) (23) حضرت على عليه السلام فرمود: قرآن را بياموزيد كه نيكوترين گفتار است ، و در آن دانا و آگاه شويد كه بهار دلهاست و از نور آن شفا بخواهيد، كه شفا بخش دلهاست ، آن را خوب بخوانيد چون مفيدترين قصه هاست . حديث بيست و چهارم : مؤ من و آموزش قرآن عن ابى عبدالله عليه السلام قال : ((ينبغى للمؤ من ان لا يموت حتى يتعلم القرآن ، او يكون فى تعلمه )). (24) امام صادق عليه السلام فرمود: شايسته است كه انسان مؤ من نميرد تا قرآن را بياموزد يا در حال آموزش آن باشد. فصل چهارم : قرائت قرآن حديث بيست و پنجم : روخوانى قرآن قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((افضل عبادة امتى قراءة القرآن نظرا)).(25) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: برترين عبادت امت من روخوانى قرآن است . حديث بيست و ششم : فضيلت قرائت قرآن قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((يا سلمان عليك بقراءة القرآن فان قراءته كفارة للذنوب ، و سترة من النار، و امان من العذاب .)) .(26) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اى سلمان ! بر تو باد خواندن قرآن ، زيرا قرآن خواندن كفاره گناهان و سپرى در مقابل آتش و بازدارنده از عذاب است . حديث بيست و هفتم : روزى پنجاه آيه عن ابى عبدالله صلى الله عليه و آله قال : ((القرآن عهد الله الى خلقه ، فقد ينبغى للمرء المسلم ان ينظر فى عهده ، و ان يقراء منه فى كل يوم خمسين آية )) .(27) امام صادق عليه السلام فرمود: قرآن ، عهدنامه خدا به بندگان اوست ، پس شايسته است مسلمان در عهد نامه اش بنگرد، و روزى پنجاه آيه از آن بخواند. حديث بيست و هشتم : انس با قرآن در جوانى عن ابى عبدالله عليه السلام قال : ((من قرء القرآن و هو شاب مؤ من اختلط القرآن بلحه و دمه ، جعله الله مع السفرة الكرم البررة و كان القرآن حجيجا عنه يوم القيمة )) (28) امام صادق عليه السلام فرمود: مؤ منى كه در جوانى قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خون او مخلوط مى شود، و خدا او را با سفيران بزرگوار و نيكوكار قرار مى دهد و روز قيامت قرآن مدافع اوست . حديث بيست و نهم : رمضان ، بهار قرآن عن ابى جعفر عليه السلام قال : ((لكل شى ء ربيع و ربيع القران شهر رمضان )) (29) امام باقر عليه السلام فرمود: هر چيزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه مبارك رمضان است . حديث سيم : قرآن در ماه رمضان قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((و من تلافيه آية من القرآن ، كان له مثل اجر من ختم القرآن فى غيره من الشهور.)) (30) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه در ماه مبارك رمضان يك آيه قرآن بخواند پاداش او همانند كسى است كه قرآن را در ماههاى ديگر ختم كرده است . حديث سى و يكم : خانه و قرآن قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((ان البيت اذا قرء فيه القرآن ، حضرته الملائكة ، و تنكبته الشيطاطين ، و اتسع باهله ، و كثر خيره ، و قل شره . و ان البيت اذا لم يقراء فيه القرآن ، حضرته الشيطاطين ، و تنكبته الملائكة ، و ضاق باهله ، و كثر شره ، و قل خيره )) (31) پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خانه اى كه در آن قرآن خوانده شود فرشتگان وارد آن مى شوند، و شيطانها از آن دور مى شوند، و اهل آن در آسايش قرار مى گيرند و به خير و بركت آن خانه افزوده مى شود و از بديها و آفات آن خانه كاسته مى شود. و خانه اى كه در آن قرآن نخوانند، محل حضور شياطين و دورى فرشتگان مى شود و بر اهلش تنگ مى شود و شرش بسيار و خيرش اندك خواهد شد. حديث سى و دوم : نورانيت خانه و قرآن قال الصادق عليه السلام : ((ان البيت اذا كان فيه المسلم يتلو القرآن يتراءاه اهل السماء كما يتراءى اهل الدنيا الكواكب الدرى فى السماء)) .(32) امام صادق عليه السلام فرمود: خانه اى را كه مسلمانى در آن است و قرآن تلاوت مى كند اهل آسمان آنرا مى بينند همانگونه كه مردم دنيا ستاره نورانى را در آسمان مى بينند. حديث سى و سوم : گوش دادن به قرآن عن ابى عبدالله عليه السلام قال : ((من استمع حرفا من كتاب الله من غير قراءة كتب له حسنة ، و محى عنه سيئة و رفع له درجة )). (33) امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه حرفى از كتاب خدا را بشنود بدون آن كه بخواند خداوند حسنه اى براى او مى نويسد، و گناهى را از او مى بخشد، و يك درجه او را بالا مى برد. حديث سى و چهارم : آداب قرائت قرآن قال الصادق عليه السلام : اذا مررت بآية فيها ذكر الجنة فاساءل الله الجنة ، و اذا مررت بآية فيها ذكر النار فتعوذ بالله من النار)) (34) امام صادق عليه السلام فرمود: هنگامى كه به آيه اى كه ياد بهشت است رسيدى از خدا بهشت بطلب ، و وقتى به آيه اى كه يادآور آتش است رسيدى از آن به خدا پناه ببر. حديث سى و پنجم : آهنگ قرائت قرآن قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((اقرؤ ا القرآن بلحون العرب و اصواتها)) (35) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: قرآن را به صدا و آهنگ عربى بخوانيد. حديث سى و ششم : مقام حفظ قرآن قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((عدد درج الجنة عدد آى القرآن ، فاذا دخل صاحب القرآن الجنة قيل له : اقراء و ارقاء لكل آية درجة فلا تكون فوق حافظ القرآن درجة .)) (36) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: تعداد درجات بهشت به تعدا آيه هاى قرآن است ، هنگامى كه اهل قرآن وارد بهشت شود به او گفته مى شود قرآن بخوان و بالا برو، بنابراين بالاترين درجه از آن حافظان قرآن است . حديث سى و هفتم : روخوانى يا از حفظ؟ قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((من قراء القرآن فى المصحف ، كتب له اءلفا حسنة ، و من قراءه فى غير المصحف فالف حسنة )) .(37) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه از رو قرآن بخواند، خدا براى او دو هزار حسنه مى نويسد، و كسى كه آنرا از حفظ بخواند هزار حسنه نوشته مى شود. حديث سى و هشتم : پاداش ختم قرآن قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((اذا ختم القرآن ، صلى عليه عند ختمه ستون الف ملك .)) (38) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: وقتى كسى قرآن را ختم كند، در آن هنگام هزار فرشته بر او درود مى فرستند. حديث سى و نهم : قرائت غلط قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ((اذا قراء القارى ء القرآن فاءخطاء اولحن او كان اعجميا كتبه الملك كما اءنزل )) (39) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: قارى چنانچه قرآن را غلط يا اشتباه يا با لحن غير عربى بخواند فرشته آنرا همانطور كه نازل شده (صحيح و كامل ) مى نويسد. حديث چهلم : فراموشى قرآن قال النبى صلى الله عليه و آله : ((الا و من تعلم القرآن ثم نسية متعمدا لقى الله يوم القيمة مغلولا يسلط الله عليه بكل آية نسيها حية تكون قرينته الى النار الا ان يغفر له .)) (40) پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: توجه ! توجه ! كسى كه قرآن را ياد بگيرد بعد بطور عمد (به خاطر سهل انگارى ) فراموش كند روز قيامت دست و پا بسته خدا را ملاقات مى كند، و خدا در مقابل هر آيه اى كه فراموش كرده مارى بر او مسلط مى كند كه تا آتش ‍ جهنم همراه او خواهد بود مگر اينكه آمرزيده شود.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
فضيلت، آثار و فوايد تلاوت قرآن كريم
فضيلت، آثار و فوايد تلاوت قرآن كريم درجات بهشت بر اساس تعداد آيات قرآن تقسيم شده است و هر كس هر مقدار كه با قرآن آشنا باشد درجات بهشت را طى مى‌كند. براى تلاوت قرآن كريم فضايل، آثار و فوايد دنيايى و آخرتى فراوانى بيان شده است: بارورى ايمان، صفاى دل، تخفيف گناهان، عبادت برتر، برخوردارى از ثواب فرشتگان و پيامبران، هم‌نشينى با فرشتگان، پيمودن درجات كمال و ترقى در بهشت، درمان بيمارى‌هاى روحى، رفع غم و اندوه، روشنايى ديدگان، مونس تنهايى، عمر با بركت، استجابت دعا، صفاى خانه، رفع عذاب از پدر و مادر و‌...‌. شايان توجه است كه پيمودن مراتب كمال قرائت، هم‌چون رسيدن به مرحله تدبّر و عمل، مستوجب كمال ثواب و رضاى الهى و دريافت خيرات بيشتر و بهتر مى‌شود. اهميت و فضيلت قرائت قرآن تا چه اندازه است؟ براى قرائت قرآن، در كلمات گهربار پيشوايان معصوم(ع) فضايل و آثارى بيان شده كه موجب رشد و پرورش روح و روان آدمى مى‌شود. همين فضايل و آثار باعث‌گرديده كه تلاوت و قرائت قرآن از اهميت بسيارى برخوردار باشد. اكنون به برخى از اين فضايل و آثار اشاره مى‌كنيم: 1. سعادت‌مندى: پيامبر اكرم(ص) مى‌فرمايد: «اگر زندگى سعادت‌مندان و مرگ شهدا و نجات در روز جزا و امنيت در روز هراس و نور در روز ظلمت و سايبان در روز حرارتِ شديد و سيراب شدن در روز عطش و ارزش و سنگينى در روز سبكى اعمال را مى‌خواهى، پس قرآن را مطالعه كن، چرا كه قرآن يادآور خداى رحمان و حافظ از شيطان و عامل برترى در ترازوى اعمال است».[1] در حديث ديگر مى‌فرمايد: «هر كس قرآن بخواند، گويى به مرتبه پيامبرى رسيده است، جز آن كه بر او وحى نمى‌شود!».[2] 2. بارورى ايمان: اميرمؤمنان على(ع) فرمودند: «بارورى و رشد ايمان با قرآن خواندن به دست مى‌آيد».[3] 3. استجابت دعا: امام حسن مجتبى(ع) فرمود: «هر كس قرآن بخواند ـ بلافاصله يا با كمى تأخير ـ دعايش مستجاب خواهد‌شد».[4] 4. نورانيت و افزودن خير و بركت خانه: پيامبراكرم(ص) فرمود: «خانه‌هايتان را با تلاوت‌قرآن نورانى كنيد و آن‌ها را هم‌چون يهود و نصارا ـ كه نماز و عبادت را در خانه‌ها تعطيل كرده، تنها در كنيسه و كليسا انجام مى‌دهند ـ به گورستان تبديل نكنيد. هنگامى‌كه در خانه‌اى زياد قرآن خوانده شود، خير و بركت آن فزونى يابد و اهل خانه مدت‌ها از آن لذت خواهند برد و همان‌گونه كه ستارگان براى زمينيان مى‌درخشند، [اين خانه] نيز براى آسمانيان مى‌درخشد».[5] 5. غفران گناهانِ پدر و مادر: امام صادق(ع) مى‌فرمايد: «خواندن قرآن از روى مصحف، عذاب پدر و مادر را سبك مى‌كند، گرچه كافر باشند».[6] 6. افزايش مدّت بينايى: امام صادق(ع) فرمود: «هركس قرآن را از رو [با نگريستن بر آيات] بخواند، از بينايى‌اش براى مدت طولانى لذت خواهد برد».[7] 7. آميخته شدن قرآن با گوشت و خون قارى: امام صادق(ع) فرمود: «هر جوان مؤمنى كه قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آميخته خواهد شد».[8] 8. صفاى دل: پيامبراكرم(ص) فرمود: «بدون شك اين دل‌ها زنگار مى‌گيرند; هم‌چنان كه آهن زنگ مى‌زند. عرض شد: صيقل آن به چيست؟ فرمود: قرائت قرآن».[9] 9. بهترين عبادت: پيامبر(ص) فرمود: «بهترين عبادتِ امتِ من، تلاوت قرآن است».[10] 10. بخشش گناهان، نوشته شدن حسنه و پاك شدن گناهان.[11] چرا در شب‌هاى ماه مبارك رمضان، قرائت سوره‌هاى خاصى از قرآن كريم، تأكيد‌شده است (مثل: خواندن سوره عنكبوت، دخان و‌...) كه خواندن آن ثواب بيشترى دارد؟ تلاوت قرآن كريم، در همه حال ارزشمند است، زيرا همه قرآن، كلام خداست و خواندن همه سوره‌ها فضيلت و ثواب دارد، در عين حال، خواندن بعضى از سوره‌ها در بعضى اوقات ـ به دليل مصالحى كه خداوند و چهارده معصوم(ع) از آن آگاهند‌ـ ثواب بيشترى دارد. منظور اين روايات، فقط خواندن آيات نيست، بلكه خواندن، مقدمه‌اى براى فهم قرآن است و درك آن نيز در جاى خود، مقدمه‌اى براى محقق ساختن دستورهاى آن در زندگى فردى و اجتماعى است. به‌طور قطع، اگر مسلمانان از مفاد سوره‌هاى قرآن در زندگى خود الهام بگيرند، همه پاداش‌ها و خواسته‌هاى مشروع دنيا و آخرت را از آن خود خواهند كرد. سفارش پيامبر و امامان معصوم(ع) به خواندن برخى سوره‌ها در اوقات خاص، مسلّماً حكمت‌هايى دارد كه ممكن است عقل بشر به برخى از آن‌ها نرسد، ولى مهربانى و لطف خدا و اوليايش مانع از آن مى‌شود كه بشر از آثار خير مخفى بر خود محروم گردد. ضمن اين‌كه يكى از اسباب تأكيد بر قرائت سوره دخان در شب قدر، مطرح شدن شب قدر در آن سوره است. بنابراين، همه سوره‌ها و آيات قرآن را بايد خواند و در آن تدبّر كرد، ولى بهتر است به سوره‌اى كه آثار ذكر شده براى آن، متناسب با نياز انسان باشد، متوسل شد.[12] بهترين مزد و ثواب براى قاريان قرآن، از نظر قرآن چيست؟ قرآن كريم مى‌فرمايد: (اِنَّ الَّذينَ يَتلونَ كِتـبَ اللّهِ واَقاموا الصَّلوةَ واَنفَقوا مِمّا رَزَقنـهُم سِرًّا وعَلانِيَةً يَرجونَ تِجـرَةً لَن تَبور * لِيُوَفِّيَهُم اُجُورَهُم ويَزيدَهُم مِن فَضلِهِ اِنَّهُ غَفورٌ شَكور);[13] كسانى كه كتاب الهى را تلاوت مى‌كنند و نماز را به پاى مى‌دارند و از آن‌چه به آنان روزى داده‌ايم، پنهان و آشكار انفاق مى‌كنند، تجارتى[ پر سود] و بى زيان و خالى از كساد را اميد دارند. [آن‌ها اين اعمال‌صالح را انجام مى‌دهند]تا خداوند اجر و پاداش كامل به آن‌ها دهد و از فضلش بر آن‌ها بيفزايد كه او آمرزنده و شكرگزار است. بديهى است كه منظور از تلاوت در اين‌جا، قرائت سطحى و خالى از تفكر و انديشه نيست، بلكه خواندنى است كه سرچشمه فكر و انديشه و در نتيجه، عمل‌صالح باشد. در روايات اسلامى نيز به برخى از پاداش‌هاى قاريان قرآن اشاره‌شده; از جمله: خداوند به قارى قرآن پاداش عظيمى خواهد داد. پيامبراكرم(ص) فرمود: «هر كس براى رضاى خدا و آگاهى عميق در دين، قرآن بخواند، ثواب فرشتگان و انبيا و رسولان را خواهد داشت».[14] امام كاظم(ع) مى‌فرمايد: «درجات بهشت به اندازه آيات قرآن است. به قارى قرآن گفته مى‌شود: بخوان و[ در مراتب بهشت] بالا برو. سپس مى‌خواند و مقامش بالا‌مى‌رود».[15] اگر قرآن را با صوت بخوانيم اجرمان چه قدر است؟ و اگر بدون صوت بخوانيم چه‌طور؟ مقدار اجر و ثواب را خدا مى‌داند. پيامبراكرم(ص) مى‌فرمايد: «قرآن را با صوت‌هاى خويش زيبايى بخشيد، زيرا صوت زيبا بر زيبايى قرآن مى‌افزايد.»[16] با توجه به اين‌كه آيات قرآن سخنان خداوند است و خدا از اول كامل بوده، پس ارزش‌گذارى آيات قرآن براى چيست كه فلان سوره ثواب بيشترى دارد؟ (در مفاتيح اين ارزش‌ها آمده است). بايد دانست اگر تفاوتى در سوره‌ها از نظر ارزش، وجود داشته باشد، به كامل بودن خدا ارتباطى ندارد، چرا كه ممكن است خداى متعال و حكيم از روى حكمت و به جهت مصلحت، بعضى از سوره‌ها را از نظر فصاحت و بلاغت يا مفهوم و محتوا بر بعضى ديگر و يا بعضى از آيات را بر بعضى ديگر برترى داده باشد; همان‌طور كه در خلقت انسان‌ها، بعضى از آن‌ها را بر برخى ديگر ـ‌مانند انبيا بر مردم عادى‌ـ برترى داده است. هر يك از آيات يا سوره‌هاى قرآن به گل‌هايى مى‌ماند كه بوى دل‌رباى مخصوص خويش دارد. ممكن است نسبت به يك سوره توجه خاصى شده باشد كه اين مطلب با بررسى اهداف و مقاصد آن سوره تا حدى روشن مى‌شود; مثلا اگر سوره‌اى به مسائل اخلاقى در سطح عمومى مردم و جامعه پرداخته باشد، مانند سوره نور و آيات حجاب، چون عموم مردم درگير اين مسائل‌اند، نسبت به اين سوره توجه خاصى شده است. سوره‌هاى ديگر نيز با توجه به مقتضاى مفاهيم آن و نياز جامعه و عموم مردم مورد توجه خاص قرار گرفته است. بنابراين شناخت مفاهيم يك سوره و درك نياز جامعه و مشكلات آن مى‌تواند به روشن شدن علل اين ارزش‌گذارى‌ها كمك كند. از طرفى بايد دانست كه برخى از روايات وارده در مورد ارزش و خاصيت سوره‌ها، بى‌پايه و بى‌اعتبار است; چنان‌كه «مير سيدشريف جرجانى» در حواشى كشاف در آخر «تفسير فاتحة الكتاب» و «ابن‌الجوزى» در الموضوعات و «سيوطى» در اللئالى المصنوعه اكثر احاديثى كه از «ابىّ‌بن‌كعب» در فضايل سوره‌ها نقل شده كذب و موضوع (جعلى) مى‌داند.[17] لطفاً درباره خواندن قرآن و آثار آن در زندگى انسان و اين‌كه انسان با خواندن قرآن چه پيشرفت‌هايى مى‌تواند در زندگى داشته باشد، توضيح دهيد. قرائت قرآن در زندگى مسلمان، آثار زيادى مى‌تواند داشته باشد; از جمله: 1. قرائت قرآن، ذكر خداوند است. با ذكر خدا دل‌ها آرام مى‌گيرد. آرامش روحى، زندگى روزمره انسان را به سوى خوش‌بختى سوق مى‌دهد. 2. چون قرآن، قانون اساسى اسلام است با خواندن و توجه به معانى قرآن مى‌توان به رفتار و چگونه زيستن خود شكل داد. 3. قرائت قرآن، شعار اسلام است و پيامبر و امامان معصوم به قرائت قرآن با صداى بلند، در مكان‌ها و زمان‌هاى مختلف و آهنگ خوش تأكيد داشته‌اند، لذا قرائت قرآن مى‌تواند موجب تقويت دين و نظام اجتماعى مسلمانان گردد. 4. حفظ و قرائت قرآن، موجب تقويت حافظه مى‌گردد و در نتيجه در زندگى مسلمان تأثير مى‌گذارد و موجب پيشرفت در كارهاى علمى او مى‌گردد. از ذكر آثار ديگر صرف نظر مى‌كنيم و شما را به خواندن روايت‌هاى نورانى اولياى معصوم(ع) در اين‌باره ارجاع مى‌دهيم.[18] آيا مطالب كتاب‌هايى كه در آن‌ها نوشته مثلاً اگر فلان آيه را هزار مرتبه بخوانى، به مكه مى‌روى يا اگر فلان آيه را بر روى بازو ببندى موجب قدرت مى‌شود، درست است؟ 1. قرآن كريم، مايه هدايت و رحمت است.[19] اين كتاب شريف و كلام لطيف، مربّى و راهنماى انسان در رسيدن به كمال نهايى و نزديك شدن به خداست و او را به‌سوى خير و سعادت سوق مى‌دهد. هدف اصلى و مهم‌ترين فايده آن، انسان‌سازى و تربيت بشر است. فوايد و آثار ديگر، هدفى فرعى به‌حساب مى‌آيند.[20] 2. اصل اين‌كه خواندن سوره‌ها و آيات قرآن، آثار و فوايد خاصى دارد، جاى شك و ترديد نيست و در اين مورد روايات، تواتر معنوى دارند، امّا در هر مورد بايد به روايت معتبر استناد كرد; يعنى اگر بخواهيم بگوييم فلان سوره يا آيه فلان اثر يا فايده را دارد، بايد با استناد به روايت معتبر چنين سخنى را بگوييم. 3. در برخى روايات آمده است كه خواندن و قرائت سوره‌هاى قرآن، فوايد متعددى دارد; از جمله: امام‌صادق(ع) فرمود: «كسى كه همه روزه، قرائت سوره عمّ يتساءلون را ادامه دهد، سال تمام نمى‌شود، مگر اين‌كه خانه خدا را زيارت مى‌كند»[21] و نيز فرمود: «هر كس به خواندن سوره مريم(س) مداومت كند، از دنيا نخواهد رفت، مگر اين‌كه خدا به بركت اين سوره، او را غناى نفس مى‌بخشد و از نظر مال و فرزند بى‌نياز مى‌كند».[22] منظور اين روايات، فقط خواندن آيات نيست، بلكه خواندن، مقدمه‌اى براى فهم قرآن است و درك آن نيز در جاى خود، مقدمه‌اى براى محقق ساختن دستورهاى آن در زندگى فردى و اجتماعى است و به‌طور قطع اگر مسلمانان از مفاد سوره‌هاى قرآن در زندگى خود الهام بگيرند، همه پاداش‌ها و خواسته‌هاى مشروع دنيا و آخرت را از آنِ خود خواهند كرد.[23] 4. يكى از عوامل مؤثر در سرنوشت انسان، خواندن قرآن و دعا است، امّا خداوند حكيم براى هدايت بشر به كمال، عوامل و اسباب ديگرى نيز مانند: عقل، علم، مشورت، كمك گرفتن از وسائل عادى، دارو و درمان، پرهيز از چيزهايى كه بر جسم‌و‌جان [روح] انسان تأثير منفى دارد و‌... را آفريده و آيات قرآن نيز انسان را به كمك جستن و بهره‌مندى از اين اسباب، سفارش فرموده‌است.[24] زندگىِ ما چگونه و به چه علت با خواندن قرآن زيبا مى‌شود؟ اگر ما به آثار خواندن قرآن توجه و قرآن را مانند دوستى در زندگى انتخاب كنيم، آياتش را بخوانيم و در معانى آسمانى‌اش تفكر كنيم، پس از مدتى زندگى‌مان سرشار از نور، روشنايى، طراوت و زيبايى خواهد شد. ما در نيايشى پيش از تلاوت قرآن از خدا مى‌خواهيم: «خدايا! رغبت مرا به قرآن افزون گردان و آن را مايه روشنايى ديده و درمانِ بيمارى‌هاى دل و از بين رفتن غم‌و‌اندوه من قرار ده. خدايا! زبانم را به خواندن قرآن بيارا و چهره‌ام را با آن زيبا، بدنم را با آن قدرتمند و ترازوى اعمالم را سنگين كن». و در نيايشى كه هنگام ختم قرآن مى‌خوانيم، به خداوند مى‌گوييم: «خدايا! قرآن را در دنيا همراه ما، در گور انيس ما، در قيامت شفاعت كننده ما، بر پُل صراط مايه روشنايى، در بهشت هم‌نشين، در برابر آتش دوزخ پوشش و براى اجراى كارهاى نيك، راهنماى ما قرار ده».[25] آيا قرآن براى تمامى امور زندگى به درد ما مى‌خورد؟ قرآن براى همه امور زندگى انسان پيام دارد; خود مى‌گويد: (ونَزَّلنا عَلَيكَ الكِتـبَ تِبيـنـًا لِكُلِّ شَىء);[26] ما قرآن را كه براى هر چيز بيانى است بر تو نازل كرديم. در جاى ديگر مى‌گويد: (ما فَرَّطنا فِى الكِتـبِ مِن شَىء);[27] ما هيچ چيز را در اين كتاب فروگذار نكرديم. از آن‌جا كه قرآن، مشعل نور و كتاب هدايت است، پرتو نورش را تا آن‌جا كه مى‌خواهد هدايت كند، مى‌تاباند. البته اين به آن معنا نيست كه ما از قرآن انتظار داشته باشيم راه هواپيماسازى يا كشف بيمارى‌هاى سخت و ساختن موشك‌هاى قاره‌پيما را نيز آموزش دهد، زيرا قرآن، كتابِ آموزش هواپيماسازى يا موشك‌سازى و يا... نيست، امّا در همه اين زمينه‌ها حرف‌هايى براى گفتن دارد. اولين سوره‌اش انسان‌ها را به خواندن دعوت مى‌كند: (اقرأ باسم ربّك). گرفتارى بزرگ انسانِ امروز، نداشتن و يا ساختن سلاح‌هاى پيشرفته نيست; گرفتارى بزرگ او آن است كه نمى‌داند از اين ابزارها چگونه استفاده كند. قرآن راه درست استفاده كردن از همه امكانات و ابزار زندگى را به انسان مى‌آموزد. به او مى‌آموزد كه با كشف آهن، آن را در راه منافع مردم به كار گيرد: (واَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ ومَنـفِعُ لِلنّاسِ);[28] ما آهن را آفريديم كه در آن نيروى سخت و منافعى براى مردم وجود دارد، نه در راه نابودى و كشتار آنان: (ولا تَقتُلُوا النَّفسَ الَّتى حَرَّمَ اللّه...);[29] و كسى را كه خداوند كشتن آن را حرام شمرده نكشيد. اگر از آغاز تا پايان به آيات و سوره‌هاى قرآن نظرى بيفكنيم، خواهيم ديد كه قرآن، بهترين شيوه‌ها را براى زندگى دنيايى همراه با سعادت به انسان‌ها نشان داده است. زندگى همراه با عزت، سربلندى، برادرى و بزرگوارى، نه همراه با ظلم و بيداد و ستم. مى‌گويند: قرائت قرآن يكى از واجبات است و بايد قرآن را خواند. ما هم مى‌خوانيم، ولى چرا حال ما كه قرآن مى‌خوانيم با آن كسى كه نمى‌خواند فرقى نمى‌كند؟ من كه قرآن مى‌خوانم در امتحانات خود موفق مى‌شوم و آن هم كه قرآن نمى‌خواند، در امتحانات خود موفق مى‌شود، پس چه فايده‌اى دارد؟ خداوند متعال مى‌فرمايد: (فَاقرَءواْ ما تَيَسَّرَ مِنَ القُرءان);[30] هر چه از قرآن ميسّر مى‌شود بخوانيد. قرآن، كتاب الهى و وسيله نجاتى است كه از طرف خداوند براى هدايت و تكامل انسان‌ها نازل شده است، تا آن را بخوانند و بفهمند و با عمل به دستورهايش رستگار و سعادت‌مند شوند. بايد توجه كرد هر عملى اثر خاصى دارد. خواندن و انس با قرآن آثار فراوانى در انسان دارد و باعث رشد معنوى و بركت و موفقيت بيشتر در كارهاى وى مى‌شود و در نهايت، به بهترين راه هدايت مى‌شود، ولى اثر آن قبول شدن در امتحان نيست و اين‌گونه نيست كه هر كس قرآن نخواند در امتحان قبول نشود. قبول شدن در امتحان اثر و ثمره سعى و تلاش و كوشش انسان است. هر كس سعى و تلاش كند، درسش را خوب بخواند، امتحان را خوب پاسخ بدهد، قبول خواهد شد و هر كس تنبلى كند و درسش را نخواند در امتحان موفق نخواهد شد; چنان‌كه خداوند مى‌فرمايد: (واَن لَيسَ لِلاِنسـنِ اِلاّ ما سَعى * واَنَّ سَعيَهُ سَوفَ يُرى);[31] و اين‌كه براى آدمى پاداشى جز آن چه با كوشش خودش انجام داده نخواهد بود * و البته انسان پاداش سعى و عمل خودش را به زودى خواهد ديد. بنابراين شما كه قرآن مى‌خوانيد، از بركات و آثار خاص آن بهره مى‌بريد كه هزاران‌بار ارزشمندتر از قبولى در امتحان و مانند آن است، در حالى كه آن‌ها كه از قرائت قرآن محرومند از اين آثار و بركات بى‌نصيبند. آيا با خواندن قرآن مى‌توانم در درس‌هايم موفق بشوم؟ با توجه به اين‌كه داشتن حافظه قوى براى موفقيت در درس‌ها مؤثر است، خواندن قرآن[32] و حفظ آن هم يكى از عوامل تقويت حافظه به شمار مى‌رود. پس خواندن و حفظ قرآن، خود باعث موفقيت در درس‌ها مى‌شود; چنان كه تجربه دانش‌آموزان قارى و حافظ قرآن هم اين مطلب را تأييد مى‌كند. بايد توجه داشت كه خواندن وحفظ قرآن نبايد فرد را از تلاش و كوشش در درس‌ها باز دارد، بلكه بايد با برنامه‌ريزى منظم، هم به كارهاى قرآنى و هم به كارهاى درسى‌برسد. الف) چه سوره‌اى را بهتر است براى اموات بخوانيم؟ ب) چگونه نيت كنيم؟ ج) آيا مى‌توان ثواب خواندن قرآن را به روح مقدس يكى از چهارده معصوم(ع) هديه كرد؟ الف) خواندن هر سوره‌اى از قرآن براى مردگان مفيد و داراى ثواب است، ولى امامان معصوم(ع) فرموده‌اند: بهتر است كه سوره‌هاى: «الرحمن»، «يس»، «جمعه»، «قدر»، «معوّذتين» (ناس و فلق)، «اخلاص»، «مُلك» و يا «آية‌الكرسى» و‌... خوانده‌شود.[33] ب) هنگام خواندن قرآن براى شخصى كه از دنيا رفته، همين كه نيت كنيد براى او مى‌خوانم كافى است. اگر شخصى قرآن را براى ثواب بردن خودش تلاوت مى‌كند، بايد به قصد قربت و نزديك شدن به خداوند باشد و اگر براى كسى ديگر و به نيابت از شخص مرده مى‌خواند و مى‌خواهد ثواب قرائت را به روح اموات هديه كند، باز قصد قربت به خداوند متعال لازم است. به اين ترتيب كه قرآن را به قصد قربت به خداوند‌متعال تلاوت كند و ثواب آن را به روح اموات هديه نمايد.[34] ج) بله، مى‌توان ثواب قرآن و اعمال خير و نيك را به روح مقدس پيشوايان معصوم(ع) هديه نمود و اين كار موجب مى‌شود ثواب عمل، چند برابر شود. آيا مى‌شود معناى قرآن را به جاى خود قرآن خواند و آيا ثواب آن دو يكى است؟ اگر بخواهيم از علوم و معارف بى‌كران قرآن بهره ببريم، شايسته است به ترجمه و تفسير آن توجه كنيم، تا در پرتو نور معارف الهى و عمل به آن‌ها اجر و ثواب دنيايى و آخرتى را نصيب خود گردانيم. بايد بدانيم كه خواندن متن عربى قرآن، ثواب ويژه دارد و خواندن ترجمه قرآن، جاى آن را نمى‌گيرد. يكى از مسائلى كه در قرآن و روايات پيشوايان معصوم، مورد تأكيد فراوان قرار گرفته، خواندن و تلاوت قرآن كريم است و اين عمل، يكى از سنت‌هاى حسنه‌اى است كه علما و اوليا و بزرگان دين در طول تاريخ اسلام، به آن اهميت زيادى داده و بر آن تأكيد كرده‌اند; گو اين‌كه خواندن قرآن، سخن گفتن با پروردگار و شنيدن سخنان حضرت ذوالجلال است كه نه تنها ثواب و اجر دارد، بلكه زنگار را از دل‌ها زدوده، قلب‌ها را احيا و از فحشا و منكر منع مى‌كند. هر چند حقّ تلاوت، منحصر به خواندن نمى‌شود، امّا خواندن و عمل كردن مكمل يك‌ديگرند. و اگر عمل كردن و حتى خواندن معناى آن، همراه با تلاوت نباشد، قلب انسان به تدريج مى‌ميرد و يا مانند آهن زنگ مى‌زند. در آيه‌اى از قرآن (إنّ الّذين يتلون كتـب اللّه و أقاموا الصّلوة...) خواندن كتاب خدا مقدم بر نماز و زكات و انفاق آمده است. اميرمؤمنان(ع) يكى از صفات پرهيزكاران را تلاوت قرآن شمرده است.[35] پيامبر اكرم(ص) فرموده‌اند: برتو باد به خواندن قرآن، چرا كه خواندن قرآن، كفّاره گناهان و نگهدارى از آتش و امان از عذاب آخرت است».[36] در خود قرآن، با الفاظ مختلف به خواندن قرآن دستور داده شده; براى مثال: (فاقرءوا ما تيسّر منه); آن چه مى‌توانيد از آيات قرآن را بخوانيد.[37] هدف از خواندن قرآن و حفظ آن چيست؟ هدف از خواندن قرآن، هدايت شدن و رسيدن به سعادت دنيوى و اخروى است. خواندن و حفظ قرآن نتايج بسيارى دارد كه ما تنها بخشى از آن را ذكر مى‌كنيم. الف) تدبر و تفكر در قرآن: يكى از هدف‌هاى يادگيرى و حفظ قرآن، تدبر در آن است. قرآن كريم خطاب به پيامبر اكرم(ص) مى‌فرمايد: «كتابى مبارك بر تو فرو فرستاديم تا در آياتش تدبر (و‌انديشه) كنند و خردمندان از آن پند گيرند».[38] ب) تبرك به قرآن و به دست آوردن ثواب: در اين مورد تشويق‌ها و تأكيدهاى فراوانى از معصومين(ع) رسيده است: 1. امام صادق(ع): «قرآن عهد خداوند و فرمان اوست بر خلقش، پس بر مسلمان شايسته است در اين عهد خداوند نظر كند و روزى پنجاه آيه از آن را بخواند».[39] 2. امام‌صادق(ع): «براى مؤمن سزاوار است قبل از مرگ، قرآن را فرا گيرد يا در كار ياد گرفتنش باشد».[40] 3. امام‌صادق(ع): «هركس قرآن را از روى [متن عربى] آن قرائت كند، نور‌چشمش زياد مى‌شود‌...».[41] ج) عمل كردن به قرآن: امام صادق(ع) فرمود: «حافظ قرآن كه به آن عمل كند، در آخرت با فرشتگان پيام‌آور و نيك رفتار خداوند[ هم‌نشين] است».[42] آيا با توسل به قرآن مجيد مى‌توانيم معنويت را در وجودمان بارور كنيم; به‌نحوى كه بتوانيم به مراحل بالاى كمال و تزكيه نفس برسيم؟ خداوند متعال مى‌فرمايد: (ونُنَزِّلُ مِنَ القُرءانِ ما هُوَ شِفاءٌ ورَحمَةٌ لِلمُؤمِنين); و ما آن‌چه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است، از قرآن نازل مى‌كنيم...‌.[43] خداوند متعال قرآن را شفاى آن‌چه در دل‌ها و افكار است و نيز شفاى بيمارى‌هاى جسمانى، معرفى فرموده است. ذات قرآن شفاست و هرگز مرضى در آن راه نمى‌يابد. اگر شخصى به قرآن مراجعه كرد، بدون شفا و درمان باز نمى‌گردد; چنان‌كه حضرت‌على(ع) مى‌فرمايد: «از اين كتاب بزرگ الهى و آسمانى براى بيمارى‌هاى خود شفا و براى حل مشكلاتتان يارى بطلبيد، چون در اين كتاب، درمان بزرگ‌ترين دردهاست‌...».[44] هر كس به محضر قرآن شرفياب شود و آن را بفهمد و بپذيرد و عمل كند، به‌طور قطع مرض‌هاى درونى‌اش از بين مى‌رود. افزون بر اين، قرآن كريم در مقام پيش‌گيرى مرض نيز با بيانى رسا و متين سعى مى‌كند تا انسان‌ها به امراض فكرى و قلبى دچار‌نشوند. قرآن مجيد، هم ضعف‌ها و مرض‌هايى را كه مربوط به حكمت نظرى است، با برهان شفا مى‌دهد و هم بيمارى‌هايى را كه مربوط به حكمت عملى است، با تهذيب و تصفيه دل، بهبود مى‌بخشد. قرآن كريم تمام بيمارى‌هاى اعتقادى و اخلاقى انسان را درمان مى‌كند: جهل را كه بدترين بيمارى درونى است، با علم و شك را با يقين، اندوه را با آرامش، ترس را با اميد، اضطراب را با عزم و‌... برطرف مى‌سازد; هم‌چنين قرآن‌كريم امراض جسمانى را شفا مى‌دهد; چنان‌كه در روايات امامان معصوم(ع) بدان اشاره شده است.[45] بنابراين، انسان با تلاوت و اُنس با قرآن و تفكر و تدبر و سپس عمل به دستورهاى آن مى‌تواند شفاى امراض درونى و حتى جسمى خود را بگيرد.[46] ________________________________________ [1]‌. ميزان الحكمه، ج‌8، ص‌74. [2]‌. همان، ص‌82. [3]‌. غررالحكم و دررالكلم، ص‌112. [4]‌. بحارالانوار، ج‌89، ص‌204. [5]‌. همان، ص‌200. [6]‌. ر.ك: الكافى، ج‌2، ص‌613. [7]‌. بحارالانوار، ج‌89، ص‌202. [8]‌. الكافى، ج‌2، ص‌603. [9]‌. قطب الدين راوندى، الدعوات، ص‌237; متقى هندى، كنز العمال، ج‌1، ص‌545. [10]‌. وسائل‌الشيعه، ج‌6، ص‌168. [11]‌. ر.ك: الكافى، ج‌2، ص‌611. [12]‌. تفسير نمونه، ج‌1، ص‌60; ر.ك: رضا بزاز بنائى، ثواب قرائت سوره‌هاى قرآن و محمد شب‌زنده‌دار، شفاخانه قرآن. [13]‌. فاطر، آيات 29‌ـ‌30. [14]‌. وسائل‌الشيعه، ج‌6، ص‌184. [15]‌. همان، ص‌187. [16]‌. ميزان‌الحكمه، ج‌8، ص‌82. [17]‌. محمد مظفرى، دانستنى‌هايى از قرآن، ص‌152‌ـ‌153 و عبدالرحمن سيوطى، اللئالى المصنوعة فى الاحاديث الموضوعه، ج‌1، ص‌227‌ـ‌228. [18]‌. الكافى، ج‌2، ص‌596‌ـ‌634 و ميزان الحكمه، ج‌8، ص‌64‌ـ‌103. [19]‌. لقمان، آيات 1‌ـ‌2. [20]‌. تفسير نمونه، ج‌8، ص‌317، 318 و 256. [21]‌. مجمع‌البيان، ج‌10، ص‌637. [22]‌. همان، ج‌6، ص‌772 و شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ص‌108. [23]‌. تفسير نمونه، ج‌1، ص‌60. [24]‌. الميزان، ج‌2، ص‌251‌ـ‌255 و ج‌4، ص‌71‌ـ‌72. [25]‌. بحارالانوار، ج‌89، ص‌206‌ـ‌209. [26]‌. نحل، آيه‌89. [27]‌. انعام، آيه‌38. [28]‌. حديد، آيه‌25. [29]‌. اسراء، آيه‌33. [30]‌. مزمل، آيه‌20. [31]‌. نجم، آيات 39‌ـ‌40. [32]‌. ر.ك: بحارالانوار، ج‌63، ص‌290. [33]‌. ر.ك: مفاتيح‌الجنان، ص‌659‌ـ‌729 و بحارالانوار، ج‌83، ص‌195. [34]‌. غلامرضا نيشابورى، استفتائات قرآنى، ص‌159. [35]‌. نهج‌البلاغه، خطبه 193 (همام). [36]‌. الكافى، ج‌2، ص‌611. [37]‌. بحارالانوار، ج‌92، ص‌17. [38]‌. ص، آيه‌29. [39]‌. همان. [40]‌. الكافى، ج‌2، ص‌609،607. [41]‌. الكافى، ج‌2، ص‌449. [42]‌. همان، ص‌603. [43]‌. اسراء، آيه‌82. [44]‌. نهج‌البلاغه، خطبه 175، ص‌567. [45]‌. مفاتيح‌الجنان، ص‌802‌ـ‌811. [46]‌. تفسير موضوعى، ج‌1، ص‌234‌ـ‌242.

:: برچسب‌ها: فوائد و آثار خواندن و تلاوت قرآن کریم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
اگر می خواهید از فرزندتان انتقاد کنید این نکات را به یاد داشته باشید
اگر می خواهید از فرزندتان انتقاد کنید این نکات را به یاد داشته باشید صرف‌نظر از فاصله‌ای كه والدین با فرزندانشان دارند ، اما باز هم شرایطی پیش می‌آید كه والدین متوجه اشتباهاتی در جوانانشان می‌شوند كه انتقاد از آنها امری بدیهی می‌شود. جوانی دوران شیرین و البته سرنوشت‌سازی برای همه آدم‌ها محسوب می‌شود. وقتی به دنیای یك جوان نگاه می‌كنی با كوله‌باری از دغدغه‌های متعدد مواجه می‌شوی. پدر‌ها و مادر‌ها در مدیریت این دوران از زندگی فرزندشان به واقع نقشی محوری بازی می‌كنند و به نوعی جهت دادن به این دغدغه‌های جوانان تا حد زیادی بر عهده والدین است. صرف‌نظر از فاصله‌ای كه والدین با فرزندانشان دارند و البته تاكید می‌كنیم كه باید با اتخاذ راهكارهایی این فاصله به نوعی كم شود، اما باز هم شرایط و موقعیت‌هایی پیش می‌آید كه والدین بر پایه تجربه‌ای كه دارند، متوجه اشتباهاتی در جوانانشان می‌شوند كه انتقاد از آنها امری بدیهی می‌شود. برای این که تذکر و موعظه شما در سازندگی جوان موثر باشد، ضروری است نکاتی را رعایت کنید: * انتقادات باید منصفانه باشند : این جمله را قطعا همه ما به دفعات شنیده‌ایم كه پدر و مادر خیر و صلاح فرزندانشان را می‌خواهند، اما مگر پذیرفتن این اصل كافی است؟ قطعا پاسخ این سوال منفی است. چرا كه مفهومی كه همه ما به عنوان خیر از آن تلقی می‌كنیم تقریبا یکسان است،ولی روش رسیدن به آن می تواند کاملا متفاوت باشد. تصور كنید كه مادری از انتخاب همسر آینده دخترش كه در دانشگاه همكلاس اوست ناراضی است و با این دیدگاه كه خیر و صلاح دخترش را می‌خواهد، سعی می‌كند او را از انتخابش منصرف كند و ابتدا با یك انتقاد و سپس با اعمال فشار روانی به مقاصدش می‌رسد. در واقع مادر گمان می‌كند كه به صلاح دخترش فكر می‌كند و نه چیز دیگری، اما همه ما قطعا می‌دانیم وی سخت در اشتباه است. پس نتیجه می‌گیریم كه در قدم اول انتقادها باید اصولی و منطقی و از همه مهم‌تر منصفانه باشد. ما به عنوان پدر و مادر باید این واقعیت را بپذیریم كه زمانه كاملا تغییر كرده و ایده‌آل‌های جوان امروز با دوران جوانی ما كاملا متفاوت است و نمی‌توانیم همه دیدگاه‌های خودمان را به عنوان راه‌های طلایی به جوانان‌مان دیكته كنیم و از آنها تنها اطاعت بی‌چون و چرا طلب كنیم. *در انتقاد کردن، مواظب شخصیت جوانتان باشید : در انتقاد هرگز شخصیت جوان را زیر سوال نبرید، بدین معنا كه اگر مرتكب فعلی اشتباه شده دلیلی ندارد كه شخصیت و شعور وی كوچك شمرده شود و با رفتاری خشن وی را محكوم كرده و شخصیتش را پیش بقیه اعضای خانواده خرد كنیم. همچنین از مقایسه جوانمان جدا پرهیز كنیم. بزرگ‌ترین سرمایه جوانان غرورشان است و هرگز نباید با یك مقایسه ساده غرور وی را خدشه‌دار كنیم. باید بپذیریم كه فرزندمان در حقیقت یك شخصیت مستقل از همه جوانان عالم است و باید با او مستقل از همه آدمهای دیگر برخورد كنیم، چرا كه فرزندمان جزئی از وجود خودمان است. با دادن اعتماد به نفس، به جوانان شجاعت دهید و حل مشکلات را در نظر ایشان راحت و ممکن سازید و با اعطای اعتبار و عزت و کرامت بر روحیه شان بیفزایید. *سعی کنید در جمع دوستان به جوان تذکر ندهید: در انتقاداتتان تنها باشید و سایر اعضای خانواده را وارد موضوع نكنید. این‌كه به طبع شما هر كسی به خودش اجازه دهد كه جوان را مورد نصیحت و پند قرار دهد برای جوان دشوار است و به همین دلیل هم هرگز انتقاداتتان كارساز نخواهد بود، چه بسا سبب شرمندگی و شکستن غرور و ایجاد عقده در او می شود. بنابراین برای این که موعظه و پند، مفید باشد، باید به دور از حضور جمع و با زبان نرم و مهربان صورت پذیرد تا لجاجت جوان را به دنبال نداشته باشد. *بکوشید خود، الگوی عمل آن چیزی باشید که مورد توجه و نظر شماست : نیکوست که فرد موعظه کننده خود، نمونه کاملی از محتوای پند و اندرز خویش باشد و به عبارت دیگر، خود نیز به آنچه به دیگران سفارش می کند، عامل باشد. * از در دوستی و محبت وارد شوید تا جوان با علاقه و آسودگی خاطر بیشتر به موعظه شما گوش دهد و احساس امنیت کند. * برای این که توجه جوان به سوی شما و سخنانتان جلب شود، نخست ارزش ها و نکات مثبت او را با احترام بازگو کنید. مثلا بگویید شما کسی هستی که در امتحان سراسری رتبه آن چنانی کسب کردی، پشتکار و استعداد درخشان شما ستودنی است. ازاین رو، سزاوار نیست در کلاس شرکت نکنی یا نمره کم بگیری. * شفقت و خیراندیشی موعظه گر، با موعظه اش نمودار است و از تذکر آمرانه پرهیز شود و به صورت تبادل نظر و رهنمود خواستن، صحبت شود . صبورانه به حرف هایش گوش فرا دهید و بدون تحقیر نظر و افکارش (هر چند ناپسند باشد) به اندیشه اش جهت داده شود. * دیدگاه های خود را به گونه ای بیان کنید که جوان در گفت و گو با شما، احساس نکند شما می خواهید نظر خودتان را بر او تحمیل کنید: چنانچه به صورت غیر مستقیم موعظه کنید، قطعا سازنده تر و دارای نتیجه بهتری خواهد بود. چه بسا، موعظه ای که با یک اشاره و یا در قالب کلمه و عبارتی کوتاه و کلیدی (در صورت دارا بودن شروط لازم) بیشتر از پند و اندرزهای طولانی و خسته کننده مفید و موثر باشد. * جایگاه و ویژگی های خاص او را برایش تعیین کنید تا با انگیزه و شتاب بیشتری در مسیر شکوفایی استعدادها و توانمندی هایش گام بردارد. مثلا بگویید: در شان شما نیست که وقت اذان یا زمان امتحان، سرگرم بازی رایانه باشی * به فردی باید پند و اندرز داد که پندپذیر باشد و در موقعیتی به او پند دهید که از نظر روانی آمادگی آن را داشته باشد. به اعتقاد بسیاری از روان‌شناسان وقتی از كسی انتقاد می‌كنی گویی شخصیت وی را جراحی می‌كنی، پس قبول كنید در نگاه اول هیچ‌كس از انتقادكردن خوشش نمی‌آید، بنابراین هرگز در انتقاد از جوان به شخصیت وی یورش نبرید و تنها همان مورد خاص را كالبدشكافی كنید و مورد بحث و بررسی قرار دهید * موعظه باید رسا و بلیغ باشد و از شرایط بلیغ بودن موعظه این است که سنجیده و بجا و متناسب با وضعیت فکری و حساسیت های روحی جوان باشد.

:: برچسب‌ها: اگر می خواهی کسی را تربیت کنی خوبیهایش را به او بگو و اصل تغافل را فراموش نکن ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
آموزش مهارتهای رفتاری به دانش آموزان از دوره ابتدائی
باسمه تعالی دانش آموز عزیز : شما که از دانش آموزان دانا ، خوب و با تربیت مدرسه بزرگمهر هستی و نکات ذیل را به خوبی رعایت می کنی متشکرم لطفاً این نکات ارزشمند را به دیگران هم یاد آوری کن - هنگامی چیزی را می‌خواهی بگو: "لطفا". 2- هنگامی چیزی به تو می‌دهند، بگو: "متشکرم." 3- هنگامی که بزرگترها با یکدیگر حرف می‌زنند، میان حرف آنها نپر، مگه اینکه مسئله‌ای فوری مطرح باشد. آنها حواس‌شان به تو هست و وقتی حرف‌شان تمام شد به تو پاسخ خواهند داد. 4- اگر لازم است که توجه کسی را فورا جلب کنی، گفتن عبارت "ببخشید" مودبانه‌ترین راه برای وارد شدن به مکالمه است. 5- اگر کوچکترین تردیدی درباره انجام کاری داری، اول از پدر و مادر اجازه بگیر تا بعد پشیمان نشوی. 6- دیگران علاقه‌‌ای به دانستن اینکه تو از چه چیزهایی بدت می‌آید، ندارند. نظرات منفی‌ات را برای خودت، یا بین خود و دوستانت نگهدار، و دائم به بزرگترها نق نزن. 7- در مورد خصوصیات جسمی دیگران اظهار نظر نکن، مگر اینکه بخواهی از آنها تعریف کنی که باعث می‌شود آنها خوششان بیاید. 8- هنگامی دیگران از تو می‌پرسند، حالت چطور است، به آنها پاسخ بده و بعد حال آنها را هم بپرس. 9- هنگامی در خانه دوستت هستی، به یاد داشته باش که از والدین دوستت به خاطر اجازه دادن به رفتن به خانه آنها تشکر کنی. ۱۰- اگر دربی بسته بود، پیش از وارد شدن، ابتدا به درب ضربه بزن، و منتظر بمان تا ببین پاسخی داده می‌شود یا نه. 11- هنگامی که تلفن می‌زنی، اول خودت را معرفی کن و بعد بپرس آیا می‌توانی با شخص مورد نظرت صحبت کنی یا نه. 12- به دیگران احترام بگذار و اگر به تو هدیه‌ای دادند، بگو: "متشکرم." به جای ای‌میل زدن، نوشتن یک نامه دست‌نویس تشکر بسیار موثر است. 13- در مقابل بزرگسالان از کلمات ناشایست استفاده نکن. آنها خودشان همه این کلمات را بلدند و استفاده تو از این کلمات باعث ملال و ناخشنودی آنها می‌شود. 14- افراد را با نام‌های تحقیرآمیز صدا نزن. 15- دیگران را به هیچ دلیلی مسخره نکن. این کار باعث می‌شود در نظر دیگران آدم ضعیفی به نظر برسی، و دست انداختن دیگران کار نادرستی است. 16- حتی اگر یک بازی یا مراسم برایت خسته‌کننده است، آرام بنشین و خودت را علاقمند نشان بدهد. بازیکنان یا نمایش‌دهندگان دارند حداکثر تلاش‌شان را می‌کنند. 17- اگر به کسی تنه زدی، فورا بگو "ببخشید." 18- هنگام سرفه یا عطسه کردن دهانت را بپوشان و در جلوی دیگران فین نکن. 19- اگر می‌خواهی از دری عبور کنی، ببین آیا می‌توانی در را باز نگهداری تا کسی دیگری هم از آن رد شود. 20- اگر به پدر و مادر، معلم یا همسایه‌‌ای برخوردی که دارد کاری را انجام می‌دهد، از او بپرس کمک می‌خواهد. اگر جواب مثبت بود، به او کمک کن- به این ترتیب ممکن است چیز جدیدی یاد بگیری. 21- هنگامی که بزرگسالی از تو تقاضای انجام کاری را کرد، با روی گشاده و بدون نق زدن به او کمک کن. 22- هنگامی که کسی به تو کمک کرد، بگو: "متشکرم." این شخص احتمالا بار دیگر هم به تو کمک خواهد کرد. این امر به خصوص در مورد معلمان مصداق دارد! 23- از وسائل غذا خوردن درست استفاده کن. اگر نمی‌دانی که چطور با این وسائل غذا بخوری، از پدر و مادر تقاضا کن به تو آموزش دهند، یا دقت کن آنها از این وسائل چطور استفاده می‌کنند. 24- هنگام غذا خوردن روی ران‌هایت دستمال سفره بگذار و از آن برای پاک کردن دهانت در هنگام لزوم استفاده کن. 25- برای برداشتن چیزها از روی میز غذا خم نشو؛ از دیگران تقاضا کن آن را به تو رد کنند.

:: برچسب‌ها: آموزش مهارتهای زندگی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
نکات مهم تربیتی و آموزشی دانش آموزان
نکات مهم انضباطی ، تربیتی ، بهداشتی و آموزشی مربوط به دانش آموزان ابتدایی دانش آموزان دوره ابتدایی بر اساس مبانی روان شناسی کودک بیشتر در زمان حال به سر می برند و به بازی و سرگرمی و تلویزیون و بازیهای رایانه ای و تبلت و دیگر سر گرم کننده ها توجه بیشتری دارند. به همین جهت نیاز بیشتری به مراقبت و کنترل و نظارت دارند و با پشتیبانی فعالیت های تدریس شده ، تثبیت یادگیری انجام می گیرد. نکات انضباطی و تربیتی : 1 - به نظر بنده ، نظم و انضباط و اخلاق نیکو ، احترام متقابل به دوستان و کمک و همیاری به دوستان و احترام به جمع کلاس اهمیت زیادی دارد و با نظم و هم چنین آرامش می توان به اهداف آموزشی و علمی دست یافت. 2 - نظم در خانه و مدرسه و مخصوصا کلاس درس را به فرزندان خود توصیه کنید. 3 - در مورد رعایت مقررات مدرسه و کلاس با فرزندان خود صحبت نمایید که تمام قوانین به درستی انجام شود . 4 - از غیبت فرزند خود تا حدامکان جلوگیری نمایید و در صورت لزوم ، غیبت فرزند خود را به مدرسه اطلاع دهید و گواهی پزشکی ارائه نمایید. 5 - حضور به موقع در مدرسه ( نیم ساعت قبل از شروع کلاس ) نکات بهداشتی : 6 - به بهداشت فردی فرزندان خود بیشتر توجه نمایید. مسواک زدن ، به موقع خوابیدن ، حمام ، شستن جوراب به صورت روزانه ، کوتاه نگه داشتن مو ، اتو کردن لباس ها ، تمیز بودن کفش ، رعایت نظافت کلاس و محیط مدرسه 7 - هر روز وسایل شخصی از قبیل لیوان و ـ ـ ـ به همراه داشته باشند مورد بعدی ، توجه به تغذیه طبیعی و مناسب می باشد که سعی شود والدین گرامی رعایت بفرمایند . 8 - به همراه داشتن دستمال کاغذی در کلاس برای استفاده خود و دانش آموزان 9 - توصیه به دانش آموزان در مورد رعایت نظم و مقررات در هنگام استفاده از سرویس بهداشتی و آب خوری و هم چنین استفاده از خوراکی های مناسب و سالم در ساعات زنگ تفریح نکات آموزشی : 10 - نظارت ، کنترل و بررسی تکالیف و انجام پیک آدینه توسط دانش آموزان و کنترل توسط والدین 11 - انجام فعالیت های ریاضی در کلاس و بررسی فعالیت های موجود در کتاب 12 - پرسش و پاسخ از دروس مختلف و والدین سنجی 13 - آوردن کتاب ها طبق برنامه درسی روزانه ، که توصیه می شود از شب قبل کنترل شود . 14 - آوردن وسایل مورد نیاز مثل خودکار در چهار رنگ آبی ، قرمز ، مشکی و سبز، مداد ، پاک کن ، تراش مخزن دار ، خط کش ، تعداد دو رنگ ماژیک وایت برد که برچسب اسم دانش آموز روی آن زده شده باشد . 15 - کنترل و بررسی دفتر ریاضی در قسمت هایی که تمرین های کتاب ریاضی نوشته شده و تمرین هایی که معلم تعیین می نماید ـ انجام کلیه فعالیت های مربوط به درس فارسی در دفتر مانند : کلمات مترادف همه درس ها – کلمات دارای ارزش املایی – شعر ها و معنای آن ها - صورت داستان - مباحث دانش زبانی مثل کلمات متضاد و تحقیق ها و فعالیت هایی که معلم تعیین می نماید . 16 - برچسب نام دانش آموز بر روی کتاب ها و دفاتر و وسایلی مانند ماژیک وایت برد و لباس فرم مدرسه ، لباس ورزشی و غیره 17- تهیه پوشه کار 18- توصیه به نوشتن با خط تحریری 19- داشتن دفترچه یادداشت برای ثبت تکالیف روزانه 20- هرماه برای آگاهی از وضعیت اخلاقی و درسی با معلمین در ارتباط باشید . 21- انجام والدین سنجی و پرسش مداوم از دروس مختلف 22 - توصیه می شود دانش آموزان وسایل فانتزی به کلاس نیاورند مانند تراش رومیزی بزرگ ، خودکار های چراغ قوه دار و .... 23 - ارتباط والدین از طریق وبلاگ و دادن پیشنهاد قابل اجرا و سازنده 24- نماینده اولیای کلاس برای هماهنگی های لازم در انجام و پیشبرد اهداف کلاس ، پیگیری و تلاش لازم را داشته باشد . مقوله ها و مفاهیم رتبه بندی ارزشیابی دانش آموزان به زبان ساده : خیلی خوب : دانش آموزی که همیشه بدون غلط و همیشه پاسخگو است و به تمام اهداف مورد نظر معلم دست یافته و تکالیفش را کامل انجام می دهد و اشتباه های او بسیار محدود است . خوب : دانش آموزی که اکثر اوقات پاسخگوست و بیشتر انتظارات معلم را بر آورده می سازد و اشتباه های او محدود به چند مورد جزئی می باشد . قابل قبول : دانش آموزی که به طور متوسط به اهداف و انتظارات مورد نظر معلم دست یافته باشد . نیاز به تلاش : دانش آموزی که برای انجام فعالیت ها نیاز به کمک و راهنمایی معلم دارد و به تنهایی قادر به پاسخگویی و انجام فعالیت ها نمی باشد .

:: برچسب‌ها: علیرضا شمس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
چهل حدیث
بسم الله الرحمن الرحیم چهل حدیث قرآنی * * * * * قال رسول الله صلی الله علیه وآله : اِذَا التَبَسَت عَلَیکُمُ الفِتَنُ، کَقِطَعِ الَّیلِ المُظلِمِ فَعَلَیکُم بِالقُرآنِ . هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید. اصول کافی ج2ص459 قال امیرالمؤمنین علیه السلام : وَ اعلَموا اَنَّ هذَالقُرآنَ هُوَ النّاصِحُ الَّذی لا یَغُشُّ، وَالهادِی الَّذی لایُضِلُّ ، وَالمُحَدِّثُ اَّلذی لایَکذِبُ . بدانید که این قرآن پندآموز است که خیانت نمی کند؛ وهدایت گری است که گمراه نمی سازد ؛ وسخن گویی است که دروغ نمی گوید . نهج البلاغه خطبه 176 قال علی علیه السلام : ما جالَسَ هذَاالقُرآنَ اَحَدٌ الّا قامَ عَنهُ بِزِیادَةٍ اَو نُقصانِ؛ زِیادَةٍ فی هُدًی اَو نُفصانِ مِن عَمًی . هیچ کس با این قرآن همنشین نشد ، مگر آن که چون از نزد آن برخاست با فزونی و کاستی همراه بود؛ فزونی در هدایت، و کاستی ازکوردلی . نهج البلاغه خطبه 176 قال علی علیه السلام : مَنِ اتَّخَذَ قَولَ اللهَ دَلیلًا ، هُدِیَ اِلَی الَّتی هِیَ اَقوَم . هر کس که سخن خدا را راهنمای خود بگیرد ، به استوارترین راه ها هدایت می شود . نهج البلاغه خطبه 147 قال الرّضا علیه السلام : لا تَطلُبُوا الهُدی فی غَیرِالقُرآنِ فَتَضِلّوا. هدایت را جز از قرآن مجویید که گمراه خواهید شد . امالی صدوق /438 قال رسول الله صلی الله علیه و آله: یاعَلی ! سَیِّدُ الکَلامِ القُرآنُ . ای علی ! برترین سخن، قرآن است . تفسیرابی الفتوح 2/319 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَلقُرآنُ غِنًی لاغِنی دونَهُ وَ لا فَقرَ بَعدَهُ . قرآن، توانمندی است که هیچ توانی جایگزین آن نمی شود وپس از آن هیچ فقری باقی نمی ماند. تفسیرابی الفتوح 1/10 قال رسول الله صلی الله علیه وآله : فَضلُ القُرآنِ عَلی سائِرِالکَلامِ کَفَضلِ اللهِ عَلی خَلقِهِ برتری قرآن بر سایر سخنان، همانند برتری خداوند است بر بندگانش . جامع الاخبار / 47 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَصدَقُ القَولِ وَ اَبلَغُ المَوعِظَةِ وَ اَحسَنُ القَصَصِ، کِتابُ اللهِ . راست ترین گفتار و رساترین پندها و نیکوترین قصه ها کتاب خداست . امالی صدوق /394 قال عَلی علیه السلام : اَفضَلُ الذِّکرِ القُرآنُ بِهِ تُشرَحُ الصُّدورِ وَ تَستَنیرُ السَّرائِرِ. برترین ذکر، قرآن است، به وسیله آن سینه ها گشوده وپوشیده ها روشن شود. شرح غررالحکم 2/45 قال علی علیه السلام : فیهِ رَبیعُ القُلوبِ وَیَنابیعُ العِلمِ وَ ما لِلقَلبِ جِلاءٌ غَیرُهُ . قرآن بهار دل ها و چشمه های دانش است و دل را جز به وسیله آن جلایی نیست . نهج البلاغه خطبه 176 قال علی علیه السلام : اِنَّ القُرآنَ ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیقٌ . ظاهر قرآن شگفت انگیز و زیبا و باطنش ژرف و عمیق است . اصول کافی 2/599 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : حَمَلةُ القُرآنِ عُرَفاءُ اَهلِ الجَنَّةِ . حاملان قرآن معروف ترین اهالی بهشت هستند . اصول کافی 2/606 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَشرافُ اُمَّتی حَمَلةُ القُرآنِ . شریفان امت من حاملان قرآنند . خصال صدوق 1/7 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَهلُ القُرآنِ اَهلُ اللهِ وَخاصَّتُهُ . اهل قرآن اهل خدا و خاصان بارگاه اویند . مجمع البیان 1/15 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اِنَّ هذَا القُرآنَ مَأدَبَةُ اللهِ فَتَعَلَّموا مَأدَبَتَهُ مَا استَطَعتُم . این قرآن ادبستان خداوند است پس تا آنجا که می توانید از این ادبستان بیاموزید. مجمع البیان 1/16 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اِنَّ هذَا القُرآنَ مَأدُبَةُ اللهِ فَتَعَلَّموا مَأدُبَتَهُ مَا استَطَعتُم . این قرآن میهمانی ویژه خداوند است پس تا آنجا که توان دارید از این ضیافت بهره ببرید. مجمع البیان 1/16 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : خَیرُکُم مَن تَعَلَّمَ القُرآنَ وَ عَلَّمَهُ . بهترین شما کسی است که قرآن را فرا گیرد و به دیگران بیاموزد . مستدرک الوسائل 4/235 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : مَن عَلَّمَ آیَةً فی کِتابِ اللهِ تَعالی، کانَ لَهُ اَجرُها ما تُلِیَت . هر که آیه ای از کتاب خدا را به دیگری بیاموزد، پاداش آن آیه، تا زمانی که خوانده می شود به او نیز می رسد . مستدرک الوسائل 4/235 قال علی علیه السلام : تَعَلَّمُوا القُرآنَ ؛ فَاِنَّهُ اَحسَنُ الحَدیثِ . قرآن را فرا گیرید، زیرا که قرآن نیکوترین سخن هاست . نهج البلاغه خطبه 110 قال الصادق علیه السلام : یَنبَغی لِلمُؤمِنِ اَن لا یَموتَ ، حَتّی یَتَعَلَّمَ القُرآنَ ، اَو یَکونَ فی تَعلیمِهِ . شایسته است که مؤمن از دنیا نرود، مگر آن که قرآن را فرا گیرد ویا در حال آموختن آن باشد . اصول کافی 2/607 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَدِّبوا اَولادَکُم عَلی ثَلاثِ خِصالٍ : حُبِّ نَبِیِّکُم وَ حُبِِّ اَهلِ بَیتِهِ وَ قِراءَةِ القُرآنِ . فرزندان خود را برسه خصلت تربیت کنید، دوستی پیامبرتان و دوستی اهل بیتش و قرائت قرآن . ینابیع المودة /271 قال علی علیه السلام : حَقُّ الوَلَدِ عَلَی الوالِدِ اَن یُحَسِّنَ اسمَهُ وَ یُحَسِّنَ اَدَبَهُ وَ یُعَلِّمَهُ القُرآنَ . حق فرزند برپدر این است که: او را نام نیکو نهد، به خوبی تربیت کند و به او قرآن بیاموزد . نهج البلاغه حکمة 399 قال الصّادق علیه السلام : مَن قَرَأَالقُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ ، اِختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ وَ دَمِهِ . هر جوان مؤمنی که قرآن بخواند ، قرآن با گوشت وخونش آمیخته گردد . اصول کافی 2/603 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : لا یُعَذِّبُ اللهُ قَلبًا وَعَی القُرآنَ . خداوند قلبی را که قرآن را در خود جای داده باشد، عذاب نمی کند . امالی طوسی 1/6 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَلقَلبُ الَّذی لَیسَ فیهِ شَیءٌ مِنَ القُرآنِ کَالبَیتِ الخَرِبِ . قلبی که در آن چیزی از قرآن نباشد، هم چون خانه ویران است . کشف الاسرار میبدی 7/405 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اَفضَلُ العِبادَةِ قَراءَةُ القُرآنِ . برترین عبادت، خواندن قرآن است مجمع البیان 1/15 قال رسول الله صلی الله علیه وآله : نَوِّروا بُیوتَکُم بِتِلاوَةِ القُرآنِ . خانه های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید . اصول کافی 2/610 فی وَصیَّةِالنَّبیِّ لِعَلٍّی عَلَیهِما وَ آلِهِمَا السَّلام : وَ عَلَیکَ بِتِلاوَةِالقُرآنِ عَلی کُلِّ حالٍ . از وصایای پیامبراکرم(ص) به حضرت علی (ع) این است که : « یا علی! برتو باد که در همه حال قرآن تلاوت کنی. » اصول کافی 7/79 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : مَن کانَ القُرآنُ حَدیثَهُ وَ المَسجِدُ بَیتَهُ، بَنَی اللهُ لَهُ بَیتًا فِی الجَنَّةِ . هر که قرآن سخنش باشد و مسجدخانه اش، خداوند برای او خانه ای در بهشت بنا کند . امالی صدوق /405 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اِنَّ هذِهِ القُلوبَ لَتَصدَاُ کَما یَصدَاُ الحَدیدُ وَ اِنَّ جِلاءَها قِراءَةُ القُرآنِ . براستی این قلبها زنگار می گیرد، همان طور که آهن زنگار می گیرد، جلای قلب ها قرائت قرآن است . ارشاد القلوب / 78 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : اِذا اَحَبَّ اَحَدَکُم اَن یُحَدِّثَ رَبَّهُ فَلیَقرَءِ القُرآنَ هرگاه یکی از شما دوست بدارد با پروردگارش سخن بگوید، قرآن بخواند . کنزالعمال 1/510 قال علی علیه السلام : اَلبَیتُ الَّذی یُقرَآُ فیهِ القُرآنُ وَ یُذکَرُ اللهُ – عَزَّ وَ جَلَّ – فیهِ تَکثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحضُرُهُ المَلائِکةُ وَ تَهجُرُهُ الشَّیاطینُ . خانه ای که در آن قرآن خوانده شود و خدا را به یاد آرند، برکتش فزونی یابد و فرشتگان به آن خانه درآیند و شیاطین از آن دوری جویند . اصول کافی 2/610 قال الصادق علیه السلام : اَلقُرآنُ عَهدُ اللهِ اِلی خَلقِهِ فَقَد یَنبَغی لِلمَرءِ المُسلِمِ اَن یَنظُرَ فی عَهدِه وَ اَن یَقرَأَ مِنهُ فی کُلِّ یَومٍ خَمسینَ آیَةً . قرآن پیمان خداوند است با بندگانش، شایسته آن است که انسان مسلمان در پیمان خود نظر کند و هر روز پنجاه آیه از آن را بخواند . اصول کافی 2/609 قال الصادق علیه السلام : ثَلاثَةٌ یَشکُونَ اِلَی اللهِ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ مَسجِدٌ خَرابٌ لا یُصَلّی فیهِ اَهلُهُ وَ عالِمٌ بَینَ جُهّالٍ وَ مُصحَفٌ مُعَلَّقٌ قَد وَقَعَ عَلَیهِ الغُبارُ لا یُقرَاُ فیهِ سه گروه نزد خدا شکایت می برند : مسجد ویرانی که مردم در آن نماز نخوانند، عالمی که بین جاهلان تنها بماند و قرآن رها شده و غبار گرفته ای که خوانده نمی شود. اصول کافی 2/613 قال الصادق علیه السلام : قِراءَةُ القُرآنِ فِی المُصحَفِ تُخَفِّفُ العَذابَ عَنِ الوالِدَینِ وَ لَو کانا کافِرَینِ خواندن قرآن از روی آن، عذاب را از والدین سبک می سازد ؛ اگر چه آن دو کافر باشند . اصول کافی 2/613 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : لِکُلِّ شَیءٍ حِلیَةٌ وَ حِلیَةُ القرآنِ الصَّوتُ الحَسنُ هرچیزی را زیوری باشد و زیور قرآن صدای خوش است. اصول کافی 2/615 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : مَن اَرادَ عِلمَ الاَوَّلینَ وَالآخَرینَ، فَلیُثَوِّرِ القُرآنَ هر که علم اولین و آخرین را می خواهد، باید آن را در قرآن بجوید. کنزل العمال ج1 ص548 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : قارِئُ القُرآنِ وَ المُستَمِعُ فِی الأَجرِ سَواءٌ قاری قرآن و گوش کننده آن درپاداش مساوی هستند. مستدرک الوسائل 4/ 261 قال علی علیه السلام : اَلا لا خَیرَ فی قِراءَةٍ لَیسَ فیها تَدَبُّرٌ . آگاه باشید در قرآن خواندنی که تدبر در آن نباشد، خیری نیست . اصول کافی 1/36
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
فعالیت های آموزشی و پرورشی مصداق دو بال برای پرواز و اوج دانش آموزان
باسمه تعالی فعالیت های آموزشی و پرورشی مصداق دو بال برای پرواز و اوج دانش آموزان آموزش به نور رساندن است************************* پرورش نورانی بار آوردن است آموزش به حکمت رساندن است*********************** پرورش حکیم بارآوردن است آموزش عالم کردن است************************* پرورش روحیه علمی بخشیدن است آموزش به ادراک رساندن است ************* پرورش صاحب درک صحیح نمودن است آموزش به شعور رساندن است *********************** پرورش با شعور بار آوردن است آموزش به مرحله فهم رساندن و یا تفهیم کردن است ****** پرورش فهیم بارآوردن است آموزش به مرحله مشاهده و شهود رساندن است*********** پرورش شاهد بارآوردن است آموزش به فکر وا داشتن است ************************ پرورش متفکر بارآوردن است آموزش به معرفت رساندن است *********************** پرورش عارف بارآوردن است آموزش به قضاوت درست رساندن است***************** پرورش قاضی ساختن است آموزش با استقلال آشنا کردن است ******************** پرورش مستقل بارآوردن است آموزش تحریک قوه ی ابتکار است******************** پرورش مبتکر ساختن است آموزش به حقیقت رساندن است*********************** پرورش حق جو بار آوردن است آموزش به تشخیص رساندن است ********* پرورش صاحب قدرت تشخیص بار آوردن است آموزش کشف مطلب است **************************پرورش کاشف بار آوردن است آموزش به تعمق وا داشتن است********************** پرورش عمیق نمودن است آموزش به تعقل وا داشتن است********************** پرورش عاقل بار آوردن است آموزش به تفقه وا داشتن است********************** پرورش فقیه بار آوردن است آموزش نشان دادن حقایق است*********** پرورش ساختن شاکله ای بر اساس حقایق است « معاونت آموزشی دبستان بزرگمهر باغبهادران»

:: برچسب‌ها: آموزشی و پرورشی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :
عجایب و خواص عدد 7

(((عجایب و خواص هفت)))

 از میان تمام اعداد برای ما بعضی از انها زیباتر و دوست داشتنی ترند عدد هفت عددي است که شايد مثل همه ي عدد هاي ديگر در نظر بسیاری عادي جلوه کند اما نگرش ما وقتي تغییر میکند که نکاتی را درباره عدد هفت را بدانيم و ببينيم چه «هفت» هايي در زندگي ما وجود دارند و ما در گير و دار زندگي ماشيني و با بي تفاوتي از کنار آن ها رد مي شويم مثلا شايد جالب باشد که بدانيم:

 رنگين کمان داراي هفت رنگ است .  عجايب جهان، هفت تا هستند.(که به عجايب هفت گانه معروفند )

در يونان باستان، اسطوره اي با نام هفت خداي، در ذهن مردم نقش بسته است        - شهر عشق، که دراشعار عطار آمدهاست،( هفت شهر) ميباشد، -          سوره ي مبارکه حمد، که اوّلين سوره ي قرآن کريم است، هفت آيه دارد.   آسمان داراي هفت طبقه است.      - بهشت وجهنم هر کدام داراي هفت طبقه و درجه هستند -  طواف خانه خدا هفت دور است،  

وقتي که مصري ها، بابلي ها و ديگر امت ها توانستند پنج سياره ي نزديک تر به خورشيد را بشناسند، با اضافه کردن ماه و خورشيد، به عدد هفت رسيدند و اين بر تقدس عدد 7 افزود  در قصه هاي کهن ، که تا زمان ما هم ادامه پيدا کرده است، صحبت از شهري مي شود که هفت برج و هفت بارو داشت،       -هفت آسمان و هفت دريا و هفت کشور،     - هنوز در زبان فارسي اندرز مي دهند « هفت بار گز کن يک بار پارچه کن ». اين جمله به معناي آن نيست که براي دقت کار و کم کردن اشتباه در اندازه گيري يا هر کار ديگري بايد درست 7 بار آزمايش کرد، نه شش يا هشت بار.
ايرانيان قديم در آيين زرتشت، اهورا مزدا را مظهر پاکي ميدانستند و براي او هفت صفت را بر مي شمردند ودر مقابل او اهريمن را پديد آورنده ي پليديها مي دانستند و مي گفتند در پيرامون اهورامزدا فرشتگاني هستند که مظاهر صفات حسنه هستند و براي احترام به آن ها که اول هرکدامشان سين بود هنگام سال تحويل سفره مي گستراندند و هفت قسم خوراکي که نام هريک با سين شروع مي شود: سير، سرکه، سيب، سماق، سمنو، سنجد، سکه، و سبزي را سر سفره مي گذاردند که به سفره ي هفت سين معروف بود      - در بابل و آشور هر معبدی هفت طبقه داشت و هر طبقه به نام یکی از سیارات و هفت رنگ بود (سرخ ، سیمین، سفید، سیاه، ارغوانی، آبی و سبز.)


براي فيلسوف و رياضيدان يوناني«فيثاغورث» نيز عدد هفت، مفهموم ويژه ي خود را داشت که از مجموع دو عدد سه و چهار تشکيل مي شود: مثلث و مربع نزد رياضيدانان عهد باستان اشکال هندسي کامل محسوب مي شدند، از اين رو عدد هفت به عنوان مجموع سه و چهار براي آن ها عدد مقدسي بود.

علاوه بر اين در يونان هفت سياره را خدايي ميدانستند ( سلن، هيليوس،آرس،هرمس، زئوس، آفروديت و کرونوس)
يهوديان قديم نيز براي عدد هفت معناي ويژه اي قائل بودند. در کتاب اول عهد عتيق (تورات) آمده است که خداوند جهان را در شش روز خلق کرد، در روز هفتم خالق به استراحت پرداخت.    -  موسي در ده فرمان خود از پيروانش مي خواهد که اين روز آرامش را مقدس بدارند(روز شنبه و روز تعطيل يهوديان). علاوه بر اين در تورات هفت با عنوان عدد تام و کامل نيز استعمال شده است. از آن زمان عدد هفت نزد يهوديان و بعد ها نيز نزد مسيحيان که عهد عتيق را قبول کردند، به عنوان عددي مقدس محسوب مي شد.
يونانيان باستان همه ساله هفت تن از بهترين هنرپيشگان نقش هاي سنگين و غمناک و نقش هاي طنز و کمدي را انتخاب ميکردند. آن ها مانند رومي هاي باستان به هفت هنر احترام ميگذاشتند.     - روم بر روي هفت تپه بنا شده بود.

در تعليمات کليساي کاتوليک هفت گناه کبيره(غرور، آزمندي، بي عفتي، حسد، افراط، خشم و کاهلي) و هفت پيمان مقدس(غسل تعميد، تسليم و تصديق، تقديس و بلوغ، ازدواج، استغفار و توبه، غسل قبل از مرگ با روغن مقدس، در آمدن به لباس روحانيون مسيحي) وجود دارد. 

  - در بيست و هفتم ژوئن هر سال، روز «هفت انسان خوابيده » مسيحيان ياد آن هفت برادري را که در سال ??? بعد از ميلاد، براي عقيده و ايمان خود، زنده زنده لاي ديوار نهاده شده و دفن شدند، گرامي مي دارند؛ مردم عامه مي گويند که اگر در اين روز باران ببارد، به مدت هفت هفته بعد از آن هوا بد خواهد بود، آن گاه انسان بايد هفت وسيله ي مورد نيازش را بسته بندي کند و با چکمه هاي هفت فرسخي خود به آن دورها سفر کند.

براي ما پيروان حضرت محمد(ص) آخرين مکان عروج، آسمان هفتم محسوب مي شود. نماز شب قدر دو ركعت است كه در هر ركعت بعد از حمد لازم است هفت مرتبه قل هو الله خوانده شود.

قرآن 7 بخش دارد:وعد، وعید، وعض، قصص، امر به معروف، نهی از منکر، ادنیه؛

در قرآن 7 بار سلام آمده:

سلام به نوح،

 به ابراهیم،

به موسی، 
به هارون،

 به یاسین،

به خالدین،

به الحی فجر

.سجده موقعي صحيح است كه هفت عضو بدن با زمين تماسّ داشته باشد.
ترا بــايدكه هفت اندام   هنگام  نماز  اندر       فــروسايي به خـــــاك تيره در كيش مسلماني
و گر از نام هفت اندام پرسي گويمت اينك     دو شصت پاي و دو زانو دو پنجه دست و پيشاني 

در اسلام مرد نمي تواند با هفت طبقه از خويشاوندان خود كه از راه همخوني محرم هستند ازدواج نمايد: 
1.مادر
2. دختر 
3. خواهر 
4. دختر خواهر 
5. دختر برادر 
6. عمّه
7. خاله       (که این هفت مورد در زن نیز صدق می کند.)

مناسك حجّ هفت تا است:
1- احرام 2- طواف 3- سعي 4- عرفات 5- مني 6- رمي 7- ذبح

سعي بين صفا و مروه 7مرتبه است يعني آن فاصله را بايد 7 بار طيّ كرد، صفا و مروه نام دو كوه است در مكّه كه فاصله ميان آن دو كوه 420 متر است كه مي‌توان گفت در آن فاصله شصت تا هفت خوابيده است.      -  هفت بار تهليل از اعمال حجّ است. پس از ايستادن در صفا بايد هفت بار تكبير گويد و هفت بار تهليل خدا .

 در سوره يوسف آمده است كه پادشاه وقت در خواب هفت گاو فربه هفت گاو لاغر و هفت خوشه سبز گندم و هفت خوشه خشك مي‌بيند.

اصولاً الفباي زبان عربي 28حرف دارد كه مي‌توان گفت از چهار تا، هفت ساخته شده است و وجوه صرف هم هفت تا است:

صحيح است و مثال است و مضاعف                       لفيف و نــاقص و مهمـــوز و اجوف

صور فلکي خوشه ي پروين يا ثريا به عنوان «هفت ستاره» معروف است، در حالي که حتي با چشم هاي غير مسلح ميتوان در اين صورت فلکي تا يازده ستاره را ديد.     - عرفاي بزرگ عشق و وصال را در هفت مرحله و هفت وادي نشان داده اند و فاصله ي بين هستي و تباهي را پنچ مرحله دانسته اند.  

  - موسيقي ايران و يونان هفت دستگاه داد،و هفت نوع ساز بادي وجود دارد و علاوه بر اين هفت نت موسيقي وجود دارد(دو، ر، مي، فا، سل، لا، سي) و…

 در افسانه ها نيز با عدد هفت بسار برخورد کرده ایم از جمله: سوار ريش آبي هفت همسر داشت، سفيد برفي با  7کوتوله پشت هفت کوه زندگي مي گرد و افسانه ي اژدهاي هفت سر…

علاوه بر اين مي توان به هفت اقليم، هفت اورنگ، هفت دفتر شاهنامه، هفت پيکر، هفت هيکل، هفت گناه کبيره، هفت خان رستم، هفت الوان، هفت گنج، هفت رکن نماز،هفت تحليل و هفت طواف (در اعمال حج)، هفت قبله(مکه، مدينه،نجف، کربلا، کاظمين،سامرا،مشهد) و… اشاره کرد و به اين ترتيب بود که تعداد بيشماري هفتگانه در دنيا بوجود آمد و به عدد هفت تقدس خاصي بخشيد.

منابع:

مناسك حجّ (ترجمه سيد محمود طالقاني)

هفت در قلمرو تمدن و فرهنگ بشري/زهره والي-تهران:اساطير،
 هفت در قلمرو فرهنگ جهان/مويد شريف محلاتي، سال
سرگذشت رياضيات/ پرويز شهرياري_تهران: نشر مهاجر،

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :

مفهوم هويت تشكيلاتي چيست ؟

الف) منشاء : قرار گرفتن مبداء و منشاء آرم از يك نقطه ، نماد آن است كه سازمان از اصول و مباني پايدار و ثابت الهي سرچشمه گرفته است .

 

ب) گلبرگهاي دو بخش راست و چپ آرم ، نوعي حالت پشتيباني از گلبرگهاي مياني و نيروبخشي به آن را القاء مي كند كه نمادي از بستري براي حمايت از رشد و شكوفايي و رسيدن به كمال مي باشد .

ج) قلم در ميان گلبرگها معرف دانش آموزي بودن وظايف و مأموريتهاي سازمان مي باشد .
د) دوازده بخشي بودن آرم ، نشانه اي از دوازده منش اصلي سازمان و تشكيلات است و نشانه اي از كار گروهي و حمايت از فعاليت تشكلهاي دانش آموزي است .
ه) رنگ سبز گل ، نشانه اي از اسلام و پرچم مقدس جمهوري اسلامي ايران مي باشد و به علت ويژگيهاي بصري و مفهومي ، نمادي از رشد ، پويايي ، آرامش ، تعادل و حركت بسوي كمال را بيان مي كند .
2- موج :
شكل موج (قوس سينوسي) به معناي حركت و تكاپو است كه باعث آرامش روح و روان مي شود . حركت موج ضمن القاي هماهنگي نشان دهندة آب است كه به عنوان نعمت خداوندي و سنبل رشد و حركت بوده و موسيقي واري آن موجب شادابي و آرامش روح و روان مي شود .
بافت موج : بافت موج كه نشان دهنده طناب است ، اشاره اي مي باشد به يكي از وسائل اصلي كارهاي عملي تشكيلات ، شكل طناب ضمن بيان اين مطلب كه تشكيلات صرفاً آموزش تئوري نيست و كارهاي عملي جزء لاينفك آن مي باشد ، بيانگر روح همكاري و همبستگي و اتحاد اعضاي تشكيلات است و مواج بودن طناب بيانگر پويايي اعضاء مي باشد .
رنگ آبي آسماني موج هم يادآور كمال و آرامش روحي است كه در تركيب با رنگ سبز آرامش و سبكبالي را القاء مي نمايد .
سوگند :
سوگند ( قول ) پيشتازان و فرزانگان شايسته (دورة ابتدايي)
بسم ا... الرحمن الرحيم
من + كه يك پيشتاز / فرزانة شايسته هستم + قول مي دهم كه + به اندازة توانايي ام +

* دستور هاي الهي را + انجام دهم ،

* صادقانه رفتار كنم ،

* و پيرو + قوانين دسته + و رسد باشم . صلوات

سوگند ( قول ) پيشتازان و فرزانگان جوينده (دورة راهنمايي)

بسم ا... الرحمن الرحيم

من در پيشگاه الهي+ عهد و پيمان مي بندم + كه به اندازه توانايي ام +

وظيفه ام را نسبت به دستورهاي الهي + انجام داده + و مقررات و اصول تشكيلات دانش آموزي را + كه برگرفته از نظام مقدس جمهوري اسلامي است + رعايت نمايم .

هميشه در حفظ و سرافرازي ميهنم + كه خونبهاي شهداي عزيز است + تلاش كنم .

تن خود را توانا + خِرد خود را بيدار + و روان خود را پاك نگه دارم . صلوات

سوگند پيشتازان و فرزانگان سيار (دورة متوسطه)

بسم ا... الرحمن الرحيم

من در پيشگاه الهي+ عهد و پيمان مي بندم + كه به اندازه توانايي ام +

وظيفه ام را نسبت به دستورهاي الهي + انجام داده + و مقررات و اصول تشكيلات دانش آموزي را + كه برگرفته از نظام مقدس جمهوري اسلامي است + رعايت نمايم .

هميشه با همدلي ، همفكري و همكاري + در جهت حفظ و آباداني ميهن سرافرازم + تلاش نمايم .

تن خود را توانا + خرد خود را بيدار + و روان خود را پاك نگه دارم . ( صلوات ) .

شعار

*شعار كلي اعضاي پيشتازان و فرزانگان شايسته ( دوره ابتدايي ) با تأكيد بر هم دلي ، هم فكري و همكاري افراد در گروه و دسته و تیم ، (كوشش كن ) مي باشد . بنا براين شايسته است تا اعضاء با تلاش و كوشش به اهداف مورد نظر برسند .

* شعار كلي اعضاي پيشتازان و فرزانگان جوينده ( دورة راهنمايي ) (( آماده باش )) براي هم دلي ، هم فكري و همكاري مي باشد . پيشتازان و فرزانگان هميشه آماده انجام كارهاي مفيد و تلاش براي پيشرفت و ترقي مي باشند .

* شعار كلي پيشتازان و فرزانگان سيار عبارتند از (همدلي ، همفكري ، همكاري)

كه در دورة متوسطه پيشوند (خدمت كن ) به آن اضافه مي شود ( خدمت كن از طريق هم دلي ، هم فكري ، همكاري ) .

روش

روش پيشتازان و فرزانگان شايسته ( دورة ابتدايي )عبارتند از :

- كوشش كن براي ياد گرفتن مطالب و چيزهاي تازه و مفيد و فهميدن و درك آنها

- كوشش كن براي بهتر انجام دادن خواسته هاي پدر ، مادر و بزرگترها

- كوشش كن براي انجام كارهاي خير و مفيد براي مردم و اجتماع

- كوشش كن براي كسب موفقيتهاي بيشتر در گروه و رسد
- و ....

روش پيشتازان و فرزانگان جوينده ( دوره راهنمايي ) (( تلاش كن براي انجام كار نيك )) است .

- پيشتازان و فرزانگان حداقل هر روز يك كار نيك انجام مي دهند و سعي مي كنند به هم نوعان و مردم نيازمند كمك و خدمت كنند .

- كارهاي نيك و خير حتما نبايد خيلي دشوار و مهم باشد بلكه مسئله اصلي اين است كه حتما حداقل روزي يك كار نيك انجام شود .
روش پيشتازان و فرزانگان سيار ( دورة متوسطه )
انجام كار مفيد براي ديگران بدون چشمداشت به دريافت مزد و بدون انتظار شنيدن پاسخي تشكر آميز ، روش پيشتازان و فرزانگان سيار است . يكي از هدفهاي اساسي تشكيلات دانش آموزي در اين مرحله ، دروني كردن و عادت دادن اعضاء به اين روش است تا آن ها افرادي با تجربه و كامل شوند ، بطوري كه مقام والاي انسان بودن را درك كرده و ارزش خويشتن خدايي خويش را مقام خليفه الهي روي زمين است ، بدانند .
هم چنين نيروهاي ارزشمند وجود خويش را كه شعاعي از قدرت لايزال خالق هستي است ، بالاتر از مسائل مادي و كالاهاي تجاري بدانند و همه كارها و تلاش هاي خود را صرفاً براي پول انجام ندهند ، بلكه خدماتي را به نفع ديگران و براي رضاي خداوند و رضايت خاطر خويش انجام دهند و مفيد بودن براي ديگران برايشان لذت بخش باشد .
مفاد سوگند ، قول و تعهد ، منش ها ، شعار و روش ، همه شوق خدمت به ديگران را ايجاد و تقويت مي كند و تشكيلات پيشتازان و فرزانگان سازمان دانش آموزي نيز نيازمند كمك وهمكاري و خدمت كليه اعضاي آن مي باشد
بنابراين شايسته است تا اعضاي تشكيلات دانش آموزي پيشتازان و فرزانگان كه از خدمات اين سازمان برخوردار شده اند و دوره هاي آموزشي و خودسازي را طي كرده اند .به هر شكل ممكن به سازمان و تشكيلات خود كمك نمايند .
بديهي است يكي از بهترين نوع خدمت آنان ، كمك به مربيان گرو ها ، در ادارة گروه به عنوان ياور مربي مي باشد .همچنين در ساير بخش هاي تشكيلات پيشتازان و فرزانگان نيز شرايط مناسبي براي خدمت اعضاء فراهم است تا تجارب خود را بكار بندند و اداره امور سازمان را برعهده گيرند .
منش ها :

منش هاي پيشتازان و فرزانگان شايسته ، ابتدایی عبارتند از :

1- ادب و خوش خلقي 2 – راستي و درستي 3- ياري و مهرباني 4 – دوستي با طبيعت

منش هاي پيشتازان و فرزانگان جوينده  راهنمایی عبارتند از :

1- ادب و خوش خلقي 2 – راستي و درستي 3- ياري و مهرباني 4 – دوستي با طبيعت 5- ديانت و معنويت 6- نظم پذيري و قانون مداري 7- ميهن دوستي 8- تلاش و صرفه جويي

منش هاي پيشتازان و فرزانگان سيار متوسطه :

پيشتازان و فرزانگان در دورة متوسطه داراي 12 منش مي باشند كه با 8 منش آن در مقاطع ابتدايي و راهنمايي آشنا شده اند . تأكيد مي گردد كه در اين دوره يك پيشتاز و فرزانه بايد كليه منش ها را بداند و خود را متصف به آنها نمايد .

1- ادب و خوش خلقي 2 – راستي و درستي 3- ياري و مهرباني 4 – دوستي با طبيعت 5- ديانت و معنويت 6- نظم پذيري و قانون مداري 7- ميهن دوستي 8- تلاش و صرفه جويي 9- شجاعت و دليري 10 – عدل و انصاف 11- مسئوليت پذيري و مشاركت جويي 12- تدبير و تفكر .

1- ادب و خوش خلقي :

يك پيشتاز و فرزانه به بزرگترها احترام مي گذارد و در همه حال ادب را رعايت مي كند و با روش هاي پسنديده با ديگران نشست و برخاست مي كند . او در گفتار و كردار بسيار مودب است و رعايت ادب و حيا را مي نمايد و از انجام كار و يا گفتن سخني كه موجب ملامت شود ، شديدا پرهيز مي كند .
ادب:امام علی (ع) : نیکوترین ادب آن است که تو را از گناهان باز دارد.امام صادق (ع) : بهترین چیزی که پدران برای فرزندان خود به ارث میگذارند ، ادب است نه مال ، زیرا مال از بین میرود و ادب باقی می ماند.

2- راستي و درستي :

پيشتازان و فرزانگان در راست گويي و درست كرداري نيز پيشتاز هستند . گفتارشان هميشه راست و صحيح و كردار و اعمالشان درست و دقيق است .

. پاكي وراستي: پيش آهنگ راستگو است و از بدي و ناپاكي دوري مي كند.

راستگویی از اعمال نیكوی انسانی و نزد دین و خرد از جایگاه ویژه ای برخوردار است. فطرت پاك انسان ایجاب می كند كه آدم سالم و متعادل، دل و زبانش یكسو و هماهنگ باشد، ظاهر و باطنش یكی باشد و آنچه را باور دارد بر زبان جاری كند. اگر انسان به آثار معجزه‌آسای راستگویی پی برده باشد بیشتر شیفته‌ی راستگویی می‌شود و راستگویی را جزئی از برنامه‌های زندگی خود قرار می‌دهد. نخستین تأُثیری که صدق و راستی از خود به یادگار می‌گذارد مسأله جلب اطمینان و اعتماد در همکاریهای دسته‌جمعی است.
می‌دانیم که اساس زندگی انسان کار گروهی است و هنگامی کار گروهی امکان پذیر است که افراد گروه نسبت به یکدیگر اطمینان داشته باشند و اطمینان در صورتی حاصل می‌شود که
صداقت و امانت در میان افراد گروه حاکم باشد.

3- ياري و مهرباني:

پيشتاز و فرزانه هميشه و همه روز سعي در انجام كارهاي خوب دارد و خود را ياور و مددكار ديگران مي داند و به اطرافيان و دوستان و حتي افرادي را هم كه نمي شناسد اگر نياز به كمك داشته باشند ، ياري مي كند .

4- دوستي با طبيعت :

پيشتاز و فرزانه هميشه دوستدار طبيعت مي باشد و در حفظ و پاكيزگي محيط اطراف ، پارك ها ، جنگلها و كوهستان و ... كوشش مي نمايد .

5- ديانت و معنويت :

يك پيشتاز و فرزانه در عين حالي كه با نشاط ، پرشور و شاداب است ، اهل پاكي و پارسايي و دينداري است و برنامه زندگي خود را بر اساس خدا محوري و دين باوري بنا كرده و بر مبناي اصول الهي عمل مي كند .

6- نظم پذيري و قانون مداري :

يك پيشتاز و فرزانه بايد در همه امور منظم بوده و انظباط را سرلوحه تمام كارهاي خود قرار دهد . هم چنين در همه حال نسبت به رعايت قانون و قانون مداري اهتمام ورزد .

7- ميهن دوستي :

پيشتازان و فرزانگان چون از فرزندان با ايمان اين آب و خاك هستند ، كشور و ميهن اسلامي خود را دوست دارند و به آن عشق مي ورزند و در جهت آباداني و سرسبزي آن مي كوشند و در حفظ و نگهداري آن جانبازي مي كنند .

8- تلاش و صرفه جويي :

تلاش و صرفه جويي يكي از كارهايي است كه يك پيشتاز و فرزانه بايد در همه امور خود در نظر داشته و آن را رعايت نمايد . پيشتاز و فرزانه مي داند كه صرفه جويي ، كم مصرف كردن نيست ، بلكه به معني درست مصرف كردن مي باشد .

9- شجاعت و دليري :

پيشتاز و فرزانه در برابر دشواريها ، حوادث سخت و ناملايمات شجاعانه مي ايستد و محكم و استوار مقاومت مي كند

10- عدل و انصاف :

پيشتاز و فرزانه هميشه و در همه حال و براي همه كس عدالت را رعايت نموده و در رفتار و گفتارش منصفانه عمل مي نمايد ، چرا كه هميشه خدا را در نظر داشته و خود را در محضر خدا مي بيند . بنا براين رعايت عدل و انصاف را بر خود ضروري مي داند .

11- مسئوليت پذيري و مشاركت جويي :

پيشتاز و فرزانه هميشه در انجام وظايفي كه به عهده اش مي باشد ، احساس مسئوليت نموده و آن را به نحو احسن انجام مي دهد ، چرا كه او بايد در تعهد و وظيفه شناسي ، الگوي مناسبي براي ديگران باشد و انجام اين فعاليت ها را وظيفه انساني خود مي داند و در اموري كه مربوط به ايشان مي باشد ، مشاركت مي نمايد .

12- تدبير و تفكر :

پيشتاز و فرزانه در انجام همه امور انديشه نموده و با برنامه ريزي عمل خواهد كرد .


علامت پيشتازان و فرزانگان

پيشتازان وفرزانگان به این صورت علامت می دهند:

در حالي كه كف دست راست رو به جلو قراردارد ، سه انگشت وسط كنار هم و بطور ايستاده و انگشت شست روي ناخن انگشت كوچك قرار گرفته است .

نكته 1 : در پيشتازان بازو در امتداد شانه و ساعد و آرنج نيز عمود بر آن مي باشد ( يعني بين بازو و ساعد زاوية 90 درجه درست مي شود ) ، اما در فرزانگان ساعد و بازو در كنار بدن قرار مي گيرد .

شرح و تفسير علامت :

در علامت پيشتازان و فرزانگان قرار گرفتن انگشتان به شكل مورد نظر علل خاصي دارد كه عبارتند از :

سه انگشت وسط نشانه سه جزء قول و سوگند و ميثاق مي باشد و يادآور تعهد اعضاي سازمان به مفاد آن است .

خاطر نشان مي گردد كه اين سه جزء در نشان و آرم سازمان نيز به صورن نمادين وجود دارد .

انگشت شست كه روي ناخن انگشت كوچك قرار گرفته ، كنايه از روحيه حمايت بزرگترها از كوچكترها و قوي از ضعيف است و همچنين به معني اطاعت پذيري كوچكترها از بزرگترها مي باشد .

موارد استفاده از علامت :

پيشتازان و فرزانگان عضو تشكيلات دانش آموزي سازمان در مواقع ذيل علامت مي دهند :

1- هنگام اداي قول ، سوگند و سوگند پرچم .

2- هنگام كسب اجازه از مقامات بالاتر سازمان و مربي و سردسته و سرتیم براي صحبت كردن .

3- هنگام معرفي خود به ديگر اعضاي تشكيلات .

4- هنگام معرفي خود به ساير اعضاي تشكيلات نوجوانان و جوانان كشورهاي ديگر (اين علامت بين المللي است )
5- براي دعوت به سكوت و جلب توجه حضار در جلسات (چنانچه متوجه شديم كه مربی سردسته ، سرتیم يا يكي از مسئولين علامت مي دهد ، ما نيز بايد بلافاصله علامت داده و سكوت كنيم و منتظر دستورهايي كه داده مي شود باشيم .

سلام پيشتازان و فرزانگان

پيشتازان و فرزانگان به روش ذيل سلام مي دهند :

انگشتان دست راست را به حالت علامت گرفته و دست را با سرعت و نرمي از مقابل بدن بالا آورده و طرف راست پيشاني قرار مي دهند ، بطوريكه نوك انگشتان در كنار ابروي چشم راست و كف دست با زاويه 45 درجه به طرف جلو قرار گيرد و سپس با سرعت و نرمي دست را پايين آورده و كنار بدن مي چسبانند .

در تمام اين مرحل ، دست چپ بصورت مشت شده بطوريكه انگشت شست روي خط دوخت شلوار قرار دارد به سمت چپ بدن چسبيده است .

هنگام سلام دادن بايد بازو و بدن زاويه قائمه و ساعد و آرنج با بازو زاويه 45 درجه بسازند .
سلام پيشتازان و فرزانگان اگر خوب و صحيح و سريع انجام گردد ، بسيار خوشايند و زيبا خواهد بود و موجب جلب محبت و صميميت در مخاطبِ سلام مي شود .

اعضاي تشكيلات پيشتازان و فرزانگان چه وقت سلام مي دهند ؟

در موارد ذيل سلام سازماني (تشكيلاتي ) داده مي شود :

1- براي اداي احترام به پرچم مقدس جمهوري اسلامي ايران

2- براي اداي احترام به رهبر معظم انقلاب اسلامي

3- براي اداي احترام به رياست محترم جمهوري اسلامي ايران

4- براي اداي احترام به مسئولين رده هاي مختلف تشكيلاتي

5- هنگام مواجهه با مربي گروه ، معاون گروه ، سردسته و سرتیم

6- هنگام جدا شدن از مربي گروه ، معاون گروه ، سردسته و سرتیم

7- براي اظهار ادب و احترام به ساير اعضاء كه به منزله احوالپرسي نيز مي باشد .

8-

يادآوري

1- سلام دادن پيشتازان و فرزانگان در همه مقاطع تحصيلي يكسان است .

2- سلام تشكيلاتي در هنگامي داده مي شود كه فرد ، ملبس به لباس فرم تشكيلات باشد .

دست دادن پيشتازان و فرزانگان

هرگاه دو نفر پيشتاز يا فرزانه با هم روبرو مي شوند پس از سلام ، انگشتان دست راست را به حالت علامت درآورده ، دست يكديگر را مي گيرند و با محبت مي فشارند .

در هنگام دست دادن ، 3 انگشت وسط ، كنار هم و انگشت كوچك و انگشت شست در كنار انگشت كوچك و انگشت شست نفر مقابل قرار مي گيرد .

مربيان و ساير مسئولين سازمان و تشكيلات پيشتازان و فرزانگان نيز وقتي به هم مي رسند و همديگر را ملاقات مي كنند ، به همين طريق با هم دست مي دهند .

سلام دادن نيز در همه مقاطع تحصيلي به همين شيوه است .

علت دست دادن به روش پيشتازان و فرزانگان

علت استفاده از اين طريقه دست دادن كه با دست دادن افراد معمولي تفاوت دارد اين است كه اعضاي سازمان و تشكيلات ، هنگام دست دادن به خاطر آورند كه عضو سازمان بزرگ و گسترده اي هستند كه بر سه محور قول و سوگند و ميثاق متعهد شده اند .
لباس و علائم آن
لباس پيشتازان از پيراهن ، شلوار، كلاه ، كفش ،دستمال گردن و لباس فرزانگان از مانتو ، شلوار ، مقنعه و كفش و دستمال گردن تشكيل شده است .
روي لباس هر پيشتاز يا فرزانه علائم و نشان هايي دوخته و نصب مي شود كه نشان دهندة مرحله آموزش و گذشت سنوات عضويتي است



 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا شمس
تاریخ :